مقام ابراهیم(ع): تفاوت میان نسخهها
(←اهمیت: حذف تصویر باری انتقال به بخش بعد) |
(←فرورفتگی روی سنگ: افزودن تصویر) |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
==فرورفتگی روی سنگ == | ==فرورفتگی روی سنگ == | ||
[[پرونده:مقام ابراهیم.jpg|200px|بندانگشتی|جای پای حضرت ابراهیم(ع) بر روی سنگ مقام ابراهیم]] | |||
بنا بر روایات هنگامی که [[ابراهیم(ع)]] روی سنگ ایستاد، سنگ نرم شد و پاهای ابراهیم را در خود فرو برد و جای پای ابراهیم، بهعنوان نمونهای از قدرت خدا روی آن باقی ماند.<ref>نگاه کنید به ازرقی، اخبار مکه، ج٢، ص٣٢؛ صحیح بخاری، کتاب الانبیاء، ج۶، ص٣٩٨.</ref> | بنا بر روایات هنگامی که [[ابراهیم(ع)]] روی سنگ ایستاد، سنگ نرم شد و پاهای ابراهیم را در خود فرو برد و جای پای ابراهیم، بهعنوان نمونهای از قدرت خدا روی آن باقی ماند.<ref>نگاه کنید به ازرقی، اخبار مکه، ج٢، ص٣٢؛ صحیح بخاری، کتاب الانبیاء، ج۶، ص٣٩٨.</ref> | ||
نسخهٔ ۱۹ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۴۰
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:ahmad در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۳۹۸ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
اطلاعات اوليه | |
---|---|
کاربری | زیارت |
مکان | مسجدالحرام |
وقایع مرتبط | طواف واجب در محدوده بین کعبه و مقام ابراهیم |
مشخصات | |
وضعیت | فعال |
معماری | |
بازسازی | تعمیر در زمان خلافت مهدی عباسی و متوکل عباسی |
مقام ابراهیم(ع) سنگی است در مسجدالحرام کنار کعبه که میگویند حضرت ابراهیم(ع) بر روی آن ایستاد و خانۀ کعبه را ساخت. همچنین گفتهاند او روی این سنگ، مردم را به حج فراخواند. بهگفته تاریخنگاران مسلمان، سنگ به قدرت خدا نرم شد و جای دو پای حضرت ابراهیم(ع) در آن باقی ماند.
مقام ابراهیم هماکنون در مقصورهای طلاییرنگ در کنار کعبه قرار گرفته است و با شاذَروان کعبه یازده متر فاصله دارد.
قرآن از مقام ابراهیم به عنوان یکی از نشانهای روشن خدا یاد کرده و به مسلمانان سفارش کرده است که در این جایگاه نماز بخوانند. در روایات هم مقام ابراهیم سنگی بهشتی دانسته شده است.
در فقه اسلامی واجب است طواف واجب در محدوده بین کعبه و مقام ابراهیم انجام شود و نماز طواف پشت مقام ابراهیم خوانده شود. برپایه روایات دعاخواندن نزد مقام ابراهیم مستحب است.
مقام ابراهیم، سنگی در مسجدالحرام
«مقام ابراهیم» نام سنگی است که در مسجدالحرام کنار کعبه قرار گرفته است.[۱] این سنگ هماکنون در مقصورهای طلاییرنگ جای گرفته است.[۲]
درخصوص علت نامگذاری این سنگ به مقام ابراهیم دیدگاههای متفاوتی هست: برخی علتش را آن دانستهاند که حضرت ابراهیم(ع) هنگام ساخت کعبه بر آن میایستاد و دیوارهای کعبه را بالا میبرد.[۳] گروهی گفتهاند هنگامی که ساختن خانه کعبه توسط ابراهیم(ع) پایان یافت، جبرئیل فرود آمد و مناسک حج را به او آموخت، آنگاه ابراهیم روی این سنگ رفت و گفت: ای مردم، پروردگارتان را پاسخ گویید.[۴]
کسانی هم علت نامگذاری را آن دانستهاند که زمانی که ابراهیم برای دیدار فرزندش اسماعیل آمد و او را نیافت، همسر اسماعیل بهعنوان ادای احترام، از ابراهیم خواست اجازه دهد تا سر او را بشوید. او نیز اجازه داد و در حالی که سوار بر مرکب بود، همسر اسماعیل این سنگ را زیر پای او قرار داد و سر او را شست.[۵]
اهمیت
در آیات قرآن و روایات از مقام ابراهیم به بزرگی یاد شده است. در قرآن دوبار نام مقام ابراهیم آمده است: یکبار در آیه ۱۲۵ سوره بقره که در آن توصیه شده است مقام ابراهیم جایگاهی برای نمازخواندن باشد؛ بار دیگر در آیه ۹۷ سوره آل عمران که از مقام ابراهیم بهعنوان یکی از نشانههای روشن خدا یاد شده است.
در روایات شیعه و اهلسنت، مقام ابراهیم از سنگهای بهشتی شمرده شده است.[۶] برای مثال از امام باقر(ع) نقل کردهاند که سه سنگ از بهشتاند: ١. مقام ابراهیم ٢. سنگ بنیاسرائیل ٣. حجرالاسود.[۷]
طبق روایتی از پیامبر(ص)، محل بین رکن (حجرالاسود) و مقام ابراهیم، باغی از باغهای بهشت است و هرکس در آنجا چهار رکعت نماز بگزارد، از درون عرش به او خطاب میشود: ای بنده خدا، گناهان گذشتهات را خداوند بخشید؛ عمل را از نو آغاز کن.[۸]
همچنین گفتهاند قبور بسیاری از پیامبران میان رکن و مقام ابراهیم واقع شده است.[۹] در صدر اسلام، فاصله بین رکن حجرالاسود و مقام ابراهیم برای مردم اهمیت داشت و اگر میخواستند کسی را سوگند دهند، او را در آنجا سوگند میدادند.
برپایه روایات دعاخواندن نزد مقام ابراهیم مستحب و امید استجابت آن از طرف پروردگار بسیار است. در روایات دعاهایی از حضرت آدم و پیامبر(ص) نزد مقام ابراهیم نقل شده است.[۱۰]
فرورفتگی روی سنگ
بنا بر روایات هنگامی که ابراهیم(ع) روی سنگ ایستاد، سنگ نرم شد و پاهای ابراهیم را در خود فرو برد و جای پای ابراهیم، بهعنوان نمونهای از قدرت خدا روی آن باقی ماند.[۱۱]
از اَنَس بن مالک از اصحاب پیامبر نقل کردهاند که هنگامی که مقام ابراهیم را دیده، جای انگشتان و بلندی کف پاهای ابراهیم روی آن آشکار بوده است؛ البته برخی از قسمتهای آن به علت دستکشیدن مردم ساییده شده بود.[۱۲] ازرقی نوشته است: برخی از کسانی که جای انگشتان و پاشنه پای ابراهیم را روی مقام دیده بودند، گفتهاند به جهت آنکه مردم به آن دست کشیدهاند، سنگ ساییده شده و برخی از نشانههای آن از بین رفته است.[۱۳]
محمدطاهر کردی تاریخنگار مکه در قرن چهاردهم قمری، پس از بازکردن مقصوره، مقام را از نزدیک دیده، گزارش کرده که هیچ اثری از انگشتان پای ابراهیم، روی سنگ ندیده است؛ چرا که بهجهت مرور زمان و دستکشیدن مردم از بین رفته است؛ بااینهمه جای دو پاشنه پاهای ابراهیم برای کسی که با دقت در آن نظر کند، معلوم است.[۱۴]
اندازه سنگ مقام ابراهیم
بهگزارش ازرقی، مقامْ مربعشکل و اندازهاش یک ذراع است و سطح فوقانی و زیرین آن هریک چهارده انگشت در چهارده انگشت است. همچنین در دو طرف بالا و پایین آن طوق زرینی وجود دارد که سنگ مقام در میان آن دو قرار گرفته است. او طول سنگ را نُه انگشت، عرض آن ده انگشت در ده انگشت و فاصلۀ میان دو پا را بهاندازۀ دو انگشت بیان کرده است.[۱۵]
شیخ محمدطاهر کردی که در سال ۱۳۶۷ق سنگ مقام را از نزدیک دیده، ارتفاع آن را ۲۰ سانتیمتر و طول سه ضلع آن از جهت سطح ٣٣ سانتیمتر و طول ضلع چهارم را ٣٨ سانتیمتر اندازه گرفته است. بهگزارش وی سنگ روی پایۀ کوچکی از سنگ مرمر قرار گرفته که ارتفاعش آن ١٣ سانتیمتر است.
عمق و فرورفتگی پاها در یکی ١٠ سانتیمتر و در دیگری ٩ سانتیمتر، و طول هریک از پاها از روی سنگ هریک ٢٧ سانتیمتر و عرض آنها ۱۴ سانتیمتر است. اندازۀ طول هر یک از دو قدم در قسمت پایین داخل فرورفتگی، ۲۲ سانتیمتر و عرض آنها ١١ سانتیمتر و فاصلۀ دو قدم ۱ سانتیمتر میباشد.[۱۶]
خصوصیاتی که مورخان از کیفیت فرورفتگی پاها و اثر انگشتان نقل کردهاند بیانگر آن است که ابراهیم در آن هنگام پابرهنه بوده است. ابیطالب نیز در شعر خود به این نکته اشاره کرده است: «و موطِئُ ابراهیمَ فی الصَّخْر رَطْبةٌ عَلیٰ قَدَمَیْه حٰافِیاً غَیْر نٰاعِلِ.»
فاصلۀ مقام تا کعبه
ازرقی فاصلۀ مقام تا دیوار کعبه را ٢٨ ذراع ذکر کرده است،[۱۷] اما فاکهی آن را ٢٧ ذراع و بین شاذروان کعبه تا مقام را ۲۶ ذراع و ١٢ انگشت و فاصله حجرالاسود تا مقام را ۲۶ ذراع و ٩ انگشت بیان کرده است.[۱۸] محمدطاهر مکی فاصلۀ بین شاذروان کعبه تا پنجرۀ مقام را یازده متر برشمرده است.[۱۹]
نماز پشت مقام ابراهیم
یکی از واجبات عمره و حج، نماز طواف است. بیشتر فقهای شیعه و سنی بر این باورند که واجب است حاجیان نماز طواف را پشت مقام ابراهیم بخوانند.[۲۰] از جمله دلایل فقیهان بر این فتوا آیۀ ﴿وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقٰامِ اِبْرٰاهِیمَ مُصَلًّی﴾ است. جابر بن عبداللّٰه انصاری نقل کرده است که پیامبر پس از انجامدادن طواف، نزد مقام ابراهیم آمد و این آیه را خواند ؛ آنگاه مقام را بین خود و کعبه قرار داد و دو رکعت نماز گزارد.[۲۱]
در حدیثی از امام صادق(ع) هم آمده است: خواندن دو رکعت نماز طوافِ واجب، جز پشت مقام جایز نیست؛ بهدلیل فرموده خداوند عزّ وجل که فرمود: ﴿وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقٰامِ اِبْرٰاهِیمَ مُصَلًّی﴾.[۲۲]
در فقه حنفی از مذاهب اهل سنت، خواندن نماز طواف پشت مقام ابراهیم مستحب است.[۲۳]
جابهجایی مقام ابراهیم
مورّخان درخصوص محل ابتدایی مقام ابراهیم و جابهجایی آن اختلافنظر دارند. سه دیدگاه مشهور در این زمینه وجود دارد:
برپایه دیدگاه نخست، مقام ابراهیم(ع) در طول تاریخ خود، درست در همین مکانی قرار داشته که امروز واقع شده است و تا زمان خلیفۀ اوّل و دوم نیز بههمین شکل باقی بوده است؛ تا آنکه در دوران خلیفه دوم سیل شدیدی در مکه جاری شد و مقام را از جای کند و تا پایین شهر مکه با خود برد. پس از فرونشستن سیل، خلیفه دوم بار دیگر آن را در همان مکان قبلی قرار داد.[۲۴]
طبق دیدگاه دوم، مقام ابراهیم به دیوار کعبه چسبیده بوده و عمر بن خطاب خلیفه دوم، آن را بهمکان کنونی منتقل ساخته است.[۲۵]
دیدگاه سوم این است که مقام ابراهیم به خانۀ کعبه چسبیده بود و پیامبر(ص) آن را در مکان کنونی قرار داد.[۲۶] ابنکثیر و ابنحجر این روایت را ضعیف دانستهاند.[۲۷]
بردن مقام نزد مهدی عباسی
برخی از اهالی مکه از بزرگان خود نقل کردهاند که مهدی خلیفۀ عباسی در سال ۱۶۰ق به حج آمده و در دارالندوه منزل کرد. نیمهشبی عبیداللّٰه بن عثمان بن ابراهیم حُجُبی مقام را برداشته، به دارالندوه آمد و به نگاهبان خانه اطلاع داد چیزی همراه دارد که اگر مهدی آن را ببیند، خرسند میشود. نگهبان خانه اجازه داد. او داخل شد و پرده از روی مقام برداشت.
مهدی بسیار خوشحال شد و روی آن دست کشید. پس از آن کمی آب داخل جای پای ابراهیم ریخت و آن را نوشید. آنگاه از عبیداللّٰه بن عثمان خواست تا از دارالندوه خارج شود و به دنبال آن برخی از اعضای خانوادهاش را خواست. آنان نیز تبرّک جسته، آب بر روی مقام ریختند و آن را نوشیدند، سپس عبیداللّٰه را فراخواند تا مقام را برداشته و به جای اصلی آن منتقل کند و هدایای فراوانی به او داد.[۲۸]
تعمیر مقام
در زمان خلافت مهدی عباسی شکافهایی در سنگ مقام ایجاد شد که بهجهت احتمال از هم گسستن آن، دستور داد مقام را از قسمت بالا و پایین با مِس بپوشانند. در زمان خلافت متوکل در سال ۲۳۶ق نیز روی پوشش قبلی را با طلا زیور دادند. در سال ۲۵۶ق بهمنظور تعمیر مقام، زیورهای مقام را کردند و بهدستور علی بن حسن عباسی فرماندار مکّه، دو طوق از طلا و یک طوق از نقره ساخته، مقام را با آن پوشانده و محکم کردند. از آن زمان تاکنون نیز برای حفظ و نگاهبانی از آن تلاشهای فراوانی صورت گرفته است.[۲۹]
سرقت مقام ابراهیم
مقام ابراهیم بهخاطر اهمیتی که داشته، گاه مورد دستبرد و سرقت قرار گرفته است. طبق گزارهاش تاریخی مردی بهنام جریج که یهودی یا نصرانی بود، در مکه اظهار اسلام کرد و شبی مقام را دزید. او تصمیم داشت آن را از مکه خارج کند و در اختیار پادشاه روم قرار دهد؛ اما مقام را نزد او یافته، از او باز پس گرفتند و وی را گردن زدند.[۳۰]
ابوطاهر قرمطی نیز تصمیم داشت مقام را در اختیار بگیرد، اما کلیدداران مسجدالحرام مقام را در یکی از درههای مکه پنهان کردند و پس از رفع خطر به مکان اصلی برگرداندند.[۳۱]
پیوند به بیرون
پانویس
- ↑ مجمع البیان، ج١، ص٢٠٣؛ تفسیر طبری، ج٢، ص۵۳٧؛ تفسیر فخر رازی، ج۴، ص۵۲؛ الاساس فی التفسیر، ج١، ص۲۶۸.
- ↑ فضل الحجرالاسود و مقام ابراهیم، ص۱۰۴و۱۰۵.
- ↑ ازرقی، اخبار مکه، ج٢، ص٣٢؛ صحیح بخاری، کتاب الانبیاء، ج۶، ص٣٩٨.
- ↑ صحیح بخاری، ج۶، ص٣٩٨.
- ↑ سیره حلبی، ج١، ص۱۵۷؛ تفسیر قرطبی، ج٢، ص۱۶۹.
- ↑ نگاه کنید به ازرقی، اخبار مکه، ج٢، ص٣٧؛ صحیح ابن خزیمه، ج۴، ص٢١٩؛ مجمع البیان، ج١، ص۲۰۴؛ فاکهی، اخبار مکه، ج١، ص۴۴۴.
- ↑ تفسیر مجمع البیان، ج١، ص٢٠٣.
- ↑ فاکهی، اخبار مکه، ج١، ص۴۶۸.
- ↑ مجمع البحرین، ماده «قوم».
- ↑ کنز العمال، ج۵، ص۵۷؛ درّ المنثور، ج١، ص۵۹؛ هدایة السالک، ج٢، ص٨۶۲.
- ↑ نگاه کنید به ازرقی، اخبار مکه، ج٢، ص٣٢؛ صحیح بخاری، کتاب الانبیاء، ج۶، ص٣٩٨.
- ↑ موطأ مالک، ج٢، ص٢٩.
- ↑ ازرقی، اخبار مکه، ج١، ص۵٣٧.
- ↑ مقام ابراهیم، ص١١٣.
- ↑ ازرقی، اخبار مکه، ج٢، ص٣٨.
- ↑ فضل الحجرالاسود و مقام ابراهیم، ص۱۰۴و۱۰۵.
- ↑ ازرقی، اخبار مکه، ج١، ص۳۴۶.
- ↑ فاکهی، اخبار مکه، ج١، ص46٩.
- ↑ محمدطاهر مکی کردی، التاریخ القویم لمکه وبیت اللّٰه الکریم، ج۴، ص١٣.
- ↑ جواهرالکلام، ج١٩، ص٣٠٠.
- ↑ صحیح مسلم، ج٢، ص٨٨٧.
- ↑ وسایل الشیعه، ج١٣، ص۴۷۵.
- ↑ الاساس فی التفسیر، ج١، ص٢۶۹.
- ↑ فتح الباری، ج١، ص۴۹۹؛ ازرقی، اخبار مکه، ج٢، ص٣٣و۳۴.
- ↑ سنن ترمذی، ج١، ص٣٧؛ مسند احمد، ج۵، ص٣٨٢؛ سنن کبری، ج۵، ص۷۵؛ المصنف، ج۵، ص۴۸؛ الفتح، ج٨، ص۱۶٩؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج١، ص۳۸۴.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج١، ص١٧٠؛ ابن حجر، فتح الباری، ج٨، ص۱۶٩.
- ↑ مصنف عبدالرزاق، ج۵، ص۴۸.
- ↑ ازرقی، ج٢، ص٣٨ و٣٩؛ فاکهی، اخبار مکه، ج١، ص۴۷۵.
- ↑ فاکهی، اخبار مکه، ج١، ص۴۷۵و۴۷۶؛ شفاء الغرام، ج١، ص۲۰۴.
- ↑ فاکهی، اخبار مکه، ج١، ص۴۵۲؛ شفاء الغرام، ج١، ص٢١٠.
- ↑ شفاءالغرام، ج١، ص٢١٠.
منابع
- مجمع البحرین: الطریحی (م. ۱۰۸۵ق.)، به کوشش الحسینی، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۴۰۸ق.
- القاموس المحیط: الفیروزآبادی (م. ۸۱۷ق.)، بیروت، دار العلم.
- لسان العرب: ابن منظور (م.۷۱۱ق.)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
- اخبار مکه: الازرقی (م.۲۴۸ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق.
- اخبار مکه: الفاکهی (درگذشت در ۲۷۹ق.)، به کوشش ابن دهیش، مکه، النهضة الحدیثه، ۱۴۰۷ق.
- روح المعانی: الآلوسی (م.۱۲۷۰ق.)، به کوشش علی عبدالباری، بیروت، ۱۴۱۵ق.
- صحیح البخاری: البخاری (م. ۲۵۶ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق.
- صحیح مسلم: مسلم (م. ۲۶۱ق.)، بیروت، دار الفکر.
- فتح الباری: ابنحجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.)، بیروت، دار المعرفه.
- التفسیر الکبیر: الفخر الرازی (م. ۶۰۶ق.)، تهران، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق.
- مجمع البیان: الطبرسی (م. ۵۴۸ق.)، صیدا، مطبعة العرفان، ۱۳۵۵ق.
- جامع البیان: الطبری (م. ۳۱۰ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
- الاساس فی التفسیر: سعید حوی.
- تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن): القرطبی (م. ۶۷۱ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
- السیرة الحلبیه: الحلبی (م.۱۰۴۴ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۰ق.
- الموطّا: مالک بن انس (درگذشت ۱۷۹ق.)، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۶ق.
- مقام ابراهیم(ع): محمد طاهر کردی.
- تحفة الالباب فی شرح الانساب: حماد بن الأمين المجلسي، ادارة إحياء التراث الإسلامي، قطر، ۱۴۰۵هـ/۱۹۸۵م.
- التاریخ القویم لمکة و بیت الله الکریم: محمد طاهر کردی، ج5 مکه، مکتبة النهضة الحدیثة، ۱۴۱۲ق.
- مناسک الحج: سید روحالله خمینی.
- صحیح ابن خزیمه: ابن خزیمه (م. ۳۱۱ق.)، به کوشش محمد مصطفی، المکتب الاسلامی، ۱۴۱۲ق.
- السنن الکبری: البیهقی (م. ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۶ق.
- جواهر الکلام: النجفی (م. ۱۲۶۶ق.)، به کوشش قوچانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- وسائل الشیعه: الحر العاملی (م. ۱۱۰۴ق.)، به کوشش ربانی شیرازی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- الدر المنثور: السیوطی (م.۹۱۱ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۶۵ق.
- فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.)، بیروت، دار المعرفه.
- سنن الترمذی: الترمذی (م.۲۷۹ق.)، به کوشش عبدالوهاب، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۲ق.
- مسند احمد: احمد بن حنبل (م.۲۴۱ق.)، بیروت، دار صادر.
- المصنّف: عبدالرزاق الصنعانی (م.۲۱۱ق.)، به کوشش حبیب الرحمن، المجلس العلمی.
- تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم): ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۹ق.
- شفاء الغرام: محمد الفأسی (م.۸۳۲ق.)، به کوشش مصطفی محمد، مکه، النهضة الحدیثه، ۱۹۹۹م.
- تحفة المحتاج:ابن حجر الهيثمي (درگذشت در ۹۷۴ق.)، مصر، المكتبة التجارية الكبري، ۱۳۷۵ق.
- کنز العمال: المتقی الهندی (م. ۹۷۵ق.)، به کوشش السقاء، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.
- هدایة السالک: مبارک بن علی بن حمد التميمی.
- سیر اعلام النبلاء: الذهبی (م.۷۴۸ق.)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.
- مثیر الغرام الساکن الی اشرف المساکن: أبوالفرج بن الجوزى.
- فضل الحجر الأسود و مقام إبراهيم عليه الصلاة والسلام: سائد بكداش، دار البشائر الإسلامية، بيروت، ۱۴۲۹هـ.