ام شریک
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | غزیه یا غُزَیْله |
کنیه | ام شریک |
لقب | انصاری، دوسی، قریشی عامری |
محل زندگی | یثرب و مدینه |
مهاجر/انصار | مهاجر |
نسب/قبیله | تیره ازد از عرب جنوبی یا بنیعامر بن لؤی از عرب شمالی |
خویشان سرشناس | پیامبر(ص) |
مشخصات دینی | |
هجرت به | یثرب |
دلیل شهرت | همسری پیامبر(ص) |
نقشهای برجسته | راوی حدیث پیامبر |
ام شریک از همسران پیامبر بود. در نام و نسب و همسر قبلی وی اختلاف وجود دارد، بعضی نام وی را غزیه میدانند و بعضی غُزَیْله دانستهاند. همچنین درباره ازدواج او با پیامبر نیز اخبار قطعی وجود ندارد. ظاهرا ام شریک بعد از اسلام اوردن به یثرب هجرت کرده و خود را به پیامبر اسلام بخشیده است. او را زنی زیبا و پا به سن شمردهاند و داستانهای کرامتگونهای درباره او آوردهاند که ناقل آنها خود اوست. از جمله ایکه بعد از اطلاع پیدا کردن قوم ام شریک از اسلام آوردنش وی را به شتر برهنه سوار کرده و سه روز در بادیه بدون غذا و آب رها کردند ولی به لطف ویژه الهی وی نجات پیدا کرد و مشرکان همراه وی به حقانیت اسلام پی بردند و مسلمان شدند. همچنین وی از راویان حدیث پیامبر(ص) شمرده شده است.
نام و نسب[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در نام، نسب، همسر پیشین و حتی قبیله او اختلاف است. برخی او را غزیه، دختر جابر بن حکیم دوسی از تیره ازد از عرب جنوبی[۱]و بعضی دختر دودان بن عوف بن جابر از بنیعامر بن لؤی از عرب شمالی دانستهاند.[۲]بلاذری او را دختر دودان بن عوف بن عمرو میداند.[۳]نام غُزَیْله نیز برای او ثبت شده[۴]که شاید تصحیف غزیه باشد. ابن عبدالبر نام غزیله را درست دانسته است.[۵]
چندگانه بودن نام و نسب و کنیه او سبب شده که برخی اینها را نام چند تن بدانند ابن حجر در پی معرفی سه ام شریک با لقبهای انصاری، دوسی، و قریشی عامری، نتیجه گرفته است که ام شریک، زنی قریشی است و به سبب ازدواجش با قبیله دوس، به آنان منسوب شده و سپس در میان انصار ازدواج کرده و به آنان نسبت یافته است.[۶]شماری نیز او را از انصار و از تیره بنینجار خزرج شمردهاند.[۷]
همسر اول[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ابن سعد ازدواج پیامبر(ص) با ام شریک انصاری را نپذیرفته و وجود ام شریک دوسیه را تقویت کرده است.[۸]در شماری از منابع، از ام شریک غفاری نیز یاد شده است.[۹]ابن عبدالبر از ام شریک نامی یاد کرده که همسر عثمان بن مظعون جمحی و نامش خوله یا خُوَیْله بوده و خود را به رسول خدا بخشیده است.[۱۰]به هر روی، وی را همسر ابوالعکر ازدی، حلیف عامر بن لؤی[۱۱]یا طفیل بن حارث، دانستهاند.[۱۲]برخی نیز ابوالعکر را فرزندام شریک شمردهاند.[۱۳]
ام شریک در قرآن[ویرایش | ویرایش مبدأ]
امام سجاد(ع) ذیل آیه 50 احزاب مقصود از زنی مؤمن که خود را به پیامبر(ص) بخشید، ام شریک دانسته است: ( وَامرَاَةً مُؤمِنَةً اِن وَهَبَت نَفسَهَا لِلنَّبِیِّ اِن اَرَادَ النَّبِیُّ اَن یَستَنکِحَهَا خَالِصَةً لَکَ مِن دُونِ المُؤمِنِینَ). [۱۴]مطابق گزارش طبری، عبدالملک مروان (حک: 65-85ق.) در نامهای از مردم مدینه درباره آیه یاد شده پرسید. امام سجاد(ع) در پاسخ، او را ام شریک دانست.[۱۵]شماری از منابع[۱۶]آیه51 احزاب را نیز درباره ام شریک و دیگر همسران پیامبر(ص) دانستهاند: ( تُرجِی مَن تَشَاءُ مِنهُنَّ وَتُؤوِی اِلَیکَ مَن تَشَاءُ).
شخصیت فردی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
جزئیات زندگی ام شریک چندان روشن نیست. او را زنی زیبا و پا به سن شمردهاند.[۱۷]داستانهای کرامتگونهای نیز درباره وی آوردهاند که جای تامل دارد، بهویژه آن که ناقل همه آنها خود او است. به گزارش ام شریک، آنگاه که قومش از اسلام آوردنش آگاه شدند، او را گرفتند و به امید رویگردانیاش از اسلام، بر شتر برهنه بستند و در بادیه، سه روز از خوراک بازش داشتند. اما لطف ویژه الهی، او را از سختی و تشنگی رهانید؛ بهگونهای که مشرکان همراه او، به حقانیت اسلام پی بردند و مسلمان شدند.[۱۸]
ام شریک پس از اسلام آوردن، در پی کسی بود تا همراه او به یثرب هجرت کند و به پیامبر(ص) بپیوندد. از این رو، از یهودیانی که به آن سوی در حرکت بودند، تقاضا کرد تا با آنها همراه شود و چون خواست برای سفر آب بردارد، یک یهودی گفت که توشه سفر را خودشان تدارک دیدهاند. در میان راه چون تشنگی بر او چیره شد، از آنان آب طلبید. اما آنها موافقت خود را مشروط به قبول دین یهود کردند. وی با ردّ درخواست آنان، به گوشهای رفت و به استراحت پرداخت. در این هنگام، با لطف ویژه خداوند سیراب شد.[۱۹]ابن اثیر هنگام مهاجرت او را ماه رمضان دانسته؛ اما به سال هجرتش اشاره نکرده است.[۲۰]
ازدواج با پیامبر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ام شریک در پی هجرت به یثرب، با پیامبر(ص) بیعت کرد[۲۱]و چون همسر نداشت، [۲۲] خود را به پیامبر(ص) بخشید.
منابع درباره پذیرش خواسته ام شریک از سوی رسول خدا اختلاف دارند.[۲۳]ابن سعد بر پایه روایتی از خودداری پیامبر(ص) خبر داده و به ازدواج نکردن ام شریک با پیامبر اشاره کرده است.[۲۴]ابن اسحق بر آن است که پیامبر(ص) او را به سه صاع جو، برای زید بن حارثه تزویج کرد.[۲۵]اما بر پایه دیگر دادههای تاریخی، میتوان گفت که پیامبر(ص) پس از آنکه ام شریک، خود را به ایشان بخشید، [۲۶] با او ازدواج کرد[۲۷]و پس از چندی وی را طلاق داد.[۲۸]علت این طلاق دانسته نیست. ام شریک از آن پس ازدواج نکرد و همچنان دیگران را به اسلام ترغیب میکرد.[۲۹]ابن عبدالبر آرای مربوط به این ازدواج را آشفته دانسته، در اصل این رخداد تردید میکند.[۳۰]
به گزارش خود ام شریک، او روزی ظرفی از روغن برای پیامبر فرستاد. در پی آن، هرگاه به ظرف مینگریست، آن را پر از روغن مییافت.[۳۱]برخی آن را از آیات الهی شمرده و میگفتند: «و من آیات الله عکة اُمّ شریک». [۳۲]وی از راویان حدیث پیامبر(ص) بهشمار میآید.[۳۳]از فرجام او گزارشی در دست نیست.
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ الطبقات، ج8، ص122.
- ↑ المحبر، ص81-82؛ الاستیعاب، ج4، ص496.
- ↑ انساب الاشراف، ج1، ص422؛ نهایة الارب، ج18، ص201.
- ↑ نهایة الارب، ج18، ص201؛ الاصابه، ج8، ص417.
- ↑ الاستیعاب، ج4، ص1888.
- ↑ الاصابه، ج8، ص420.
- ↑ البدایة و النهایه، ج5، ص319؛ الاصابه، ج8، ص416؛ امتاع الاسماع، ج6، ص97، 113.
- ↑ الطبقات، ج8، ص123.
- ↑ السیرة الحلبیه، ج3، ص453.
- ↑ الاستیعاب، ج4، ص1832.
- ↑ انساب الاشراف، ج1، ص422.
- ↑ الاستیعاب، ج4، ص1943.
- ↑ الاستیعاب، ج4، ص1719؛ اسد الغابه، ج5، ص222.
- ↑ جامع البیان، ج22، ص17؛ التبیان، ج8، ص352؛ مجمع البیان، ج8، ص571؛ التعریف و الاعلام، ص260.
- ↑ جامع البیان، ج22، ص17؛ مجمع البیان، ج8، ص576.
- ↑ سیره ابن اسحق، ص269؛ الطبقات، ج8، ص122؛ تفسیر ابن کثیر، ج6، ص395.
- ↑ الاصابه، ج7، ص236.
- ↑ الطبقات، ج8، ص123؛ المحبر، ص81-82.
- ↑ سیره ابن اسحق، ص284.
- ↑ اسد الغابه، ج6، ص351.
- ↑ المحبر، ص411.
- ↑ الاصابه، ج7، ص236.
- ↑ انساب الاشراف، ج2، ص53-54؛ المنتظم، ج4، ص58.
- ↑ الطبقات، ج8، ص122.
- ↑ سیره ابن اسحق، ص284.
- ↑ سیره ابن اسحق، ص269؛ السیرة النبویه، ج4، ص646-647؛ مسند احمد، ج7، ص617.
- ↑ الطبقات، ج8، ص122.
- ↑ المحبر، ص82؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص85؛ تاریخ طبری، ج2، ص215.
- ↑ انساب الاشراف، ج2، ص54؛ السنن الکبری، ج7، ص55.
- ↑ الاستیعاب، ج4، ص497.
- ↑ المناقب، ج1، ص141.
- ↑ الطبقات، ج8، ص124؛ بحار الانوار، ج18، ص36.
- ↑ صحیح البخاری، ج4، ص98؛ الطبقات، ج8، ص124.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- الاستیعاب: ابن عبدالبر (م. 463ق.) ، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق؛
- اسد الغابه: ابن اثیر (م. 630ق.) ، بیروت، دار الکتاب العربی؛
- الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م. 852ق.) ، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق؛
- امتاع الاسماع: المقریزی (م. 845ق.) ، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1420ق؛
- انساب الاشراف: البلاذری (م. 279ق.) ، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، 1417ق؛
- بحار الانوار: المجلسی (م. 1110ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق؛
- البدایة و النهایه: ابن کثیر (م. 774ق.) ، به کوشش علی محمد و عادل احمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق؛
- تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. 310ق.) ، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1417ق؛
- تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م. 292ق.) ، بیروت، دار صادر، 1415ق؛
- التبیان: الطوسی (م. 460ق.) ، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
- التعریف و الاعلام: السهیلی (م. 581ق.) ، به کوشش محمد علی، طرابلس، کلیة الدعوة الاسلامیه، 1401ق؛
- تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم): ابن کثیر (م. 774ق.) ، به کوشش شمس الدین، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1419ق؛
- جامع البیان: الطبری (م. 310ق.) ، بیروت، دار المعرفه، 1412ق؛
- السنن الکبری: البیهقی (م. 458ق.) ، بیروت، دار الفکر؛
- سیره ابن اسحق (السیر و المغازی): ابن اسحق (م. 151ق.) ، به کوشش زکار، قم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، 1368ش؛
- السیرة الحلبیه: الحلبی (م. 1044ق.) ، بیروت، دار المعرفه، 1400ق؛
- السیرة النبویه: ابن هشام (م. 213/218ق.) ، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه؛
- صحیح البخاری: البخاری (م. 256ق.) ، بیروت، دار الفکر، 1401ق؛
- الطبقات الکبری: ابن سعد (م. 230ق.) ، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق؛
- مجمع البیان: الطبرسی (م. 548ق.) ، بیروت، دار المعرفه، 1406ق؛
- المحبّر: ابن حبیب (م. 245ق.) ، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده؛
- مسند احمد: احمد بن حنبل (م. 241ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1415ق؛
- مناقب آل ابی طالب: ابن شهرآشوب (م. 588ق.) ، به کوشش البقاعی، بیروت، دار الاضواء، 1412ق؛
- المنتظم: ابن الجوزی (م. 597ق.) ، به کوشش نعیم زرزور، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1412ق؛
- نهایة الارب: احمد بن عبدالوهاب النویری (م. 733ق.) ، قاهره، وزارة الثقافة و الارشاد القومی، 1412ق.