ابوسعید خدری: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>' به '</ref> ') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
==شخصیتشناسی== | ==شخصیتشناسی== | ||
سعد بن مالک بن سنان انصاری از [[قبیله خزرج]] ۱۰ سال پیش از هجرت در [[یثرب]] زاده شد. وی به کنیهاش شهرت داشت.<ref>السیرة النبویه، ج۳، ص۶۳۸؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۲۵؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۶۷۲.</ref> چون نیای او خدره نام داشته<ref>نسب المعد، ج۲، ص۷۲؛ الاصابه، ج۳، ص۶۵.</ref>، او را خدری گفتند.<ref>المعارف، ص۲۶۸؛ جمهرة انساب العرب، ص۳۶۲؛ الاصابه، ج۱، ص۸۸.</ref> مادرش انیسه دختر ابوحارثه از قبیله [[بنینجار]]، از زنانی بود که با [[پیامبر(ص)|رسول خدا(ص)]] بیعت کردند.<ref>المغازی، ج۱، ص۳۰۲؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۶۷۱؛ الاصابه، ج۸، ص۳۷.</ref> پدرش [[مالک بن سنان]] در [[غزوه احد]] به شهادت رسید.<ref>جمهرة انساب العرب، ص۳۶۲؛ اسد الغابه، ج۴، ص۲۵۱.</ref> [[پیمان برادری]] او با [[حویصة بن مسعود بن کعب]] برقرار شد.<ref>الطبقات، ج۲، ص۹۶.</ref> در [[غزوه خندق]] و نبردهای پس از آن<ref>الاکمال، ص۱۰۲؛ سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۶۹.</ref> و نیز در [[بیعت رضوان]] به سال ششم ق. حضور داشت.<ref>الاکمال، ص۱۰۲؛ سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۶۹.</ref> | سعد بن مالک بن سنان انصاری از [[قبیله خزرج]] ۱۰ سال پیش از هجرت در [[یثرب]] زاده شد. وی به کنیهاش شهرت داشت.<ref>السیرة النبویه، ج۳، ص۶۳۸؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۲۵؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۶۷۲.</ref> چون نیای او خدره نام داشته<ref>نسب المعد، ج۲، ص۷۲؛ الاصابه، ج۳، ص۶۵.</ref> ، او را خدری گفتند.<ref>المعارف، ص۲۶۸؛ جمهرة انساب العرب، ص۳۶۲؛ الاصابه، ج۱، ص۸۸.</ref> مادرش انیسه دختر ابوحارثه از قبیله [[بنینجار]]، از زنانی بود که با [[پیامبر(ص)|رسول خدا(ص)]] بیعت کردند.<ref>المغازی، ج۱، ص۳۰۲؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۶۷۱؛ الاصابه، ج۸، ص۳۷.</ref> پدرش [[مالک بن سنان]] در [[غزوه احد]] به شهادت رسید.<ref>جمهرة انساب العرب، ص۳۶۲؛ اسد الغابه، ج۴، ص۲۵۱.</ref> [[پیمان برادری]] او با [[حویصة بن مسعود بن کعب]] برقرار شد.<ref>الطبقات، ج۲، ص۹۶.</ref> در [[غزوه خندق]] و نبردهای پس از آن<ref>الاکمال، ص۱۰۲؛ سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۶۹.</ref> و نیز در [[بیعت رضوان]] به سال ششم ق. حضور داشت.<ref>الاکمال، ص۱۰۲؛ سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۶۹.</ref> | ||
ابوسعید خدری در سال ۷۴ق. بیمار شد و پیش از وفات وصیت کرد که در جایی معین از [[قبرستان بقیع|بقیع]] به خاک سپرده شود که کسی در آنجا مدفون نشده باشد. او جایی را که خود در نظر گرفته بود، به فرزندش نشان داد. این مکان در بخش شرقی قبرستان بقیع، نزدیک مقبره [[فاطمه بنت اسد]] مادر [[امام علی(ع)]] است.<ref>المستدرک، ج۳، ص۵۶۴؛ وفاء الوفاء، ج۳، ص۲۹۹.</ref> سرانجام وی پس از سه روز بیماری سخت در ۸۴ سالگی درگذشت و در همان مکان معین شده در بقیع، به خاک سپرده شد.<ref>المعارف، ص۲۶۸؛ الکافی، ج۳، ص۱۲۵.</ref> | ابوسعید خدری در سال ۷۴ق. بیمار شد و پیش از وفات وصیت کرد که در جایی معین از [[قبرستان بقیع|بقیع]] به خاک سپرده شود که کسی در آنجا مدفون نشده باشد. او جایی را که خود در نظر گرفته بود، به فرزندش نشان داد. این مکان در بخش شرقی قبرستان بقیع، نزدیک مقبره [[فاطمه بنت اسد]] مادر [[امام علی(ع)]] است.<ref>المستدرک، ج۳، ص۵۶۴؛ وفاء الوفاء، ج۳، ص۲۹۹.</ref> سرانجام وی پس از سه روز بیماری سخت در ۸۴ سالگی درگذشت و در همان مکان معین شده در بقیع، به خاک سپرده شد.<ref>المعارف، ص۲۶۸؛ الکافی، ج۳، ص۱۲۵.</ref> | ||
==حضور در غزوات== | ==حضور در غزوات== | ||
ابوسعید در [[غزوه بدر]] به سبب خردسالی حضور نداشت. ۱۳ ساله بود که پدرش او را برای شرکت در [[غزوه احد]] معرفی کرد و پیامبر(ص) به سبب خردسالی، شرکت او را در جنگ نپذیرفت. در ۱۵ سالگی نخستین بار در [[غزوه بنیمصطلق]] شرکت کرد<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۲۵-۵۲۶؛ البدایة و النهایه، ج۹، ص۴.</ref> و سپس در [[غزوه|غزوههای]] گوناگون پیامبر(ص) حضور یافت. حضور وی در ۱۲ غزوه گزارش شده است.<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۲۵-۵۲۶؛ الاستیعاب، ج۲، ص۶۰۲؛ البدایة و النهایه، ج۹، ص۴.</ref> | ابوسعید در [[غزوه بدر]] به سبب خردسالی حضور نداشت. ۱۳ ساله بود که پدرش او را برای شرکت در [[غزوه احد]] معرفی کرد و پیامبر(ص) به سبب خردسالی، شرکت او را در جنگ نپذیرفت. در ۱۵ سالگی نخستین بار در [[غزوه بنیمصطلق]] شرکت کرد<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۲۵-۵۲۶؛ البدایة و النهایه، ج۹، ص۴.</ref> و سپس در [[غزوه|غزوههای]] گوناگون پیامبر(ص) حضور یافت. حضور وی در ۱۲ غزوه گزارش شده است.<ref>تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۲۵-۵۲۶؛ الاستیعاب، ج۲، ص۶۰۲؛ البدایة و النهایه، ج۹، ص۴.</ref> | ||
==دوره خلفای پیامبر== | ==دوره خلفای پیامبر== | ||
از رابطه ابوسعید خدری با خلیفه [[ابوبکر بن ابی قحافه|اول]] و [[عمر بن خطاب|دوم]] گزارشی در دست نیست. تنها در زمان خلیفه دوم به عنوان یکی از فقیهان [[مدینه]] از او نام بردهاند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۱.</ref> در زمان [[عثمان بن عفان|خلیفه سوم]] نیز از فقیهان مدینه بود.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۷۷؛ الاصابه، ج۱، ص۷۵.</ref> هنگامی که عثمان بن عفان خطبه را در نماز عیدین ([[عید فطر|فطر]] و [[عید قربان|قربان]]) بر نماز مقدم داشت، او روش رسولخدا(ص) را مقدم داشتن نماز بر خطبهها شمرد.<ref>صحیح البخاری، ج۲، ص۴؛ المجموع، ج۵، ص۱۱.</ref> | از رابطه ابوسعید خدری با خلیفه [[ابوبکر بن ابی قحافه|اول]] و [[عمر بن خطاب|دوم]] گزارشی در دست نیست. تنها در زمان خلیفه دوم به عنوان یکی از فقیهان [[مدینه]] از او نام بردهاند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۱.</ref> در زمان [[عثمان بن عفان|خلیفه سوم]] نیز از فقیهان مدینه بود.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۷۷؛ الاصابه، ج۱، ص۷۵.</ref> هنگامی که عثمان بن عفان خطبه را در نماز عیدین ([[عید فطر|فطر]] و [[عید قربان|قربان]]) بر نماز مقدم داشت، او روش رسولخدا(ص) را مقدم داشتن نماز بر خطبهها شمرد.<ref>صحیح البخاری، ج۲، ص۴؛ المجموع، ج۵، ص۱۱.</ref> | ||
==حمایت از امام علی== | ==حمایت از امام علی== | ||
او از اصحاب خاص امام علی(ع) بود که در جنگهای [[جنگ جمل|جمل]]، [[جنگ صفین|صفین]] و [[جنگ نهروان|نهروان]] در رکاب امام علی(ع)<ref>رجال کشی، ج۱، ص۲۰۱؛ المنتظم، ج۶، ص۱۴۴.</ref> حضور داشت و از جمله یاران ایشان در [[شرطة الخمیس]] بود.<ref>رجال برقی، ص۳۳.</ref> | او از اصحاب خاص امام علی(ع) بود که در جنگهای [[جنگ جمل|جمل]]، [[جنگ صفین|صفین]] و [[جنگ نهروان|نهروان]] در رکاب امام علی(ع)<ref>رجال کشی، ج۱، ص۲۰۱؛ المنتظم، ج۶، ص۱۴۴.</ref> حضور داشت و از جمله یاران ایشان در [[شرطة الخمیس]] بود.<ref>رجال برقی، ص۳۳.</ref> | ||
ابوسعید خدری با [[بنیامیه]] رابطهای دوستانه نداشت و در جایهای گوناگون از سیاستهای آنان انتقاد میکرد. از جمله به [[مروان بن حکم]] که خطبه عیدین را پیش از نماز خواند، اعتراض کرد و با او درگیر شد.<ref>امتاع الاسماع، ج۱۰، ص۱۷۴؛ وفاء الوفاء، ج۳، ص۱۲۶.</ref> وی در ماجرای یورش سپاه [[معاویه]] به [[مکه]] به فرماندهی یزید بن شجره رهاوی، [[قثم بن عباس بن عبدالمطلب]]، فرماندار مکه، را دلداری داد و او را از تصمیم خود برای ترک مکه بازداشت. این تهاجم [[شام|شامیان]] با پیروزی سپاه علی بن ابیطالب(ع) در مکه پایان یافت.<ref>الغارات، ج۲، ص۵۰۸.</ref> | ابوسعید خدری با [[بنیامیه]] رابطهای دوستانه نداشت و در جایهای گوناگون از سیاستهای آنان انتقاد میکرد. از جمله به [[مروان بن حکم]] که خطبه عیدین را پیش از نماز خواند، اعتراض کرد و با او درگیر شد.<ref>امتاع الاسماع، ج۱۰، ص۱۷۴؛ وفاء الوفاء، ج۳، ص۱۲۶.</ref> وی در ماجرای یورش سپاه [[معاویه]] به [[مکه]] به فرماندهی یزید بن شجره رهاوی، [[قثم بن عباس بن عبدالمطلب]]، فرماندار مکه، را دلداری داد و او را از تصمیم خود برای ترک مکه بازداشت. این تهاجم [[شام|شامیان]] با پیروزی سپاه علی بن ابیطالب(ع) در مکه پایان یافت.<ref>الغارات، ج۲، ص۵۰۸.</ref> | ||
==مخالف با امویان== | ==مخالف با امویان== | ||
ابوسعید خدری در روزگار خلافت [[معاویه]]، برای اعتراض به کارهای او به [[شام]] رفت.<ref>تاریخ دمشق، ج۲۰، ص۳۷۷؛ الاصابه، ج۳، ص۶۶.</ref> نیز در [[واقعه حره]] در حمله سپاهیان شام به [[مدینه]] مورد هجوم سربازان [[بنیامیه]] قرار گرفت.<ref>تاریخ خلیفه، ص۱۴۹؛ تاریخ الاسلام، ج۵، ص۵۵۳؛ الاصابه، ج۳، ص۶۶.</ref> هنگامی که [[مروان بن حکم]] مانع دفن [[امام حسن(ع)]] در کنار [[پیامبر(ص)|رسول خدا(ص)]] شد، او با نقل حدیثی از رسول خدا(ص) درباره جایگاه امام حسن(ع) مروان را از این کار بر حذر داشت.<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۶۶؛ المنتظم، ج۳، ص۶۰.</ref> [[امام حسین(ع)]] در [[روز عاشورا]] هنگامی که میخواست حقانیت خود و یارانش را به سپاه [[ابن زیاد]] ثابت کند، با یادکرد نام ابوسعید، به حدیثی به نقل از وی استناد کرد.<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۲۵.</ref> ابوسعید در سال ۷۳ق. همراه [[سلمة بن اکوع]] با [[عبدالملک بن مروان]] بیعت کرد.<ref>الطبقات، ج۵، ص۱۷۷.</ref> | ابوسعید خدری در روزگار خلافت [[معاویه]]، برای اعتراض به کارهای او به [[شام]] رفت.<ref>تاریخ دمشق، ج۲۰، ص۳۷۷؛ الاصابه، ج۳، ص۶۶.</ref> نیز در [[واقعه حره]] در حمله سپاهیان شام به [[مدینه]] مورد هجوم سربازان [[بنیامیه]] قرار گرفت.<ref>تاریخ خلیفه، ص۱۴۹؛ تاریخ الاسلام، ج۵، ص۵۵۳؛ الاصابه، ج۳، ص۶۶.</ref> هنگامی که [[مروان بن حکم]] مانع دفن [[امام حسن(ع)]] در کنار [[پیامبر(ص)|رسول خدا(ص)]] شد، او با نقل حدیثی از رسول خدا(ص) درباره جایگاه امام حسن(ع) مروان را از این کار بر حذر داشت.<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۶۶؛ المنتظم، ج۳، ص۶۰.</ref> [[امام حسین(ع)]] در [[روز عاشورا]] هنگامی که میخواست حقانیت خود و یارانش را به سپاه [[ابن زیاد]] ثابت کند، با یادکرد نام ابوسعید، به حدیثی به نقل از وی استناد کرد.<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۴۲۵.</ref> ابوسعید در سال ۷۳ق. همراه [[سلمة بن اکوع]] با [[عبدالملک بن مروان]] بیعت کرد.<ref>الطبقات، ج۵، ص۱۷۷.</ref> | ||
==جایگاه روایی== | ==جایگاه روایی== | ||
وی در زمره روایتگرانِ احادیث بسیار (مکثرین روایت) بود. در مسند بقی بن مخلد ۱۱۷۰ حدیث از وی نقل شده است.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۷۱؛ الاصابه، ج۱، ص۸۸.</ref> از جمله روایتهای مشهور نقل شده از وی، احادیث [[غزوه خیبر|فتح خیبر]]<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۱۰۹۹؛ البدایة و النهایه، ج۴، ص۱۸۵.</ref>، نزول [[آیه تطهیر]] درباره [[امام علی(ع)|علی(ع)]] و [[حضرت فاطمه(س)|فاطمه(س)]]<ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج۹، ص۳۱۳۱؛ جامع البیان، ج۲۲، ص۶.</ref>، حدیث معروف «الحسن والحسین سیدا شباب أهل الجنه»<ref>سنن الترمذی، ج۲، ص۳۰۶؛ تاریخ بغداد، ج۹، ص۲۳۰؛ تاریخ دمشق، ج۵، ص۳۷۴.</ref>، حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه»<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۰۱؛ مجمع البیان، ج۲، ص۲۷۴؛ تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۱۵.</ref> و [[حدیث ثقلین]]<ref>الطبقات، ج۲، ص۱۵۰؛ اسد الغابه، ج۱، ص۴۹۰؛ امتاع الاسماع، ج۶، ص۱۳.</ref> است. افزون بر روایتهای یاد شده، حدیثهایی ارزشمند درباره فضایل و مناقب [[اهل بیت(ع)]] دارد که از آن جمله میتوان به این دو روایت اشاره کرد: «أنا مدینة العلم و علی بابها»<ref>الارشاد، ج۱، ص۳۳؛ مناقب علی بن ابی طالب، ص۸۶.</ref> و «ما گروه انصار، منافقان را به دشمنی علی بن ابیطالب(ع) میشناختیم».<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۳۵۰.</ref> نیز از وی روایتهای فراوان درباره [[مهدویت]] در کتب اصلی [[شیعه]]<ref>مناقب الامام امیر المؤمنین، ج۲، ص۱۱۲؛ کفایة الاثر، ص۲۸-۳۵؛ الغیبه، ص۱۷۸.</ref> و کتب [[اهل سنت]] گزارش شده است.<ref>سنن الترمذی، ج۳، ص۳۴۳؛ مسند احمد، ج۳، ص۲۷؛ سنن ابی داود، ج۲، ص۳۱۰.</ref> [[صحابه|اصحاب]] دیگر رسول خدا (ص) چون [[جابر بن عبدالله انصاری]]، [[زید بن ثابت]]، [[انس بن مالک|انس]]، [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، [[عبدالله بن عمر|ابن عمر]]، [[عروة بن زبیر|ابن زبیر]] و شماری از [[تابعین]] از جمله [[سعید بن مسیب]]، [[ابوسلمه]]، [[عبیدالله بن عتبه]]، [[عطاء بن یسار]] و [[ابوامامة بن سهل بن حنیف]] از وی روایت نقل کردهاند.<ref>اسد الغابه، ج۲، ص۲۱۳؛ سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۶۹؛ الاصابه، ج۳، ص۶۵.</ref> | وی در زمره روایتگرانِ احادیث بسیار (مکثرین روایت) بود. در مسند بقی بن مخلد ۱۱۷۰ حدیث از وی نقل شده است.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۷۱؛ الاصابه، ج۱، ص۸۸.</ref> از جمله روایتهای مشهور نقل شده از وی، احادیث [[غزوه خیبر|فتح خیبر]]<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۱۰۹۹؛ البدایة و النهایه، ج۴، ص۱۸۵.</ref> ، نزول [[آیه تطهیر]] درباره [[امام علی(ع)|علی(ع)]] و [[حضرت فاطمه(س)|فاطمه(س)]]<ref>تفسیر ابن ابی حاتم، ج۹، ص۳۱۳۱؛ جامع البیان، ج۲۲، ص۶.</ref> ، حدیث معروف «الحسن والحسین سیدا شباب أهل الجنه»<ref>سنن الترمذی، ج۲، ص۳۰۶؛ تاریخ بغداد، ج۹، ص۲۳۰؛ تاریخ دمشق، ج۵، ص۳۷۴.</ref> ، حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه»<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۰۱؛ مجمع البیان، ج۲، ص۲۷۴؛ تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۱۵.</ref> و [[حدیث ثقلین]]<ref>الطبقات، ج۲، ص۱۵۰؛ اسد الغابه، ج۱، ص۴۹۰؛ امتاع الاسماع، ج۶، ص۱۳.</ref> است. افزون بر روایتهای یاد شده، حدیثهایی ارزشمند درباره فضایل و مناقب [[اهل بیت(ع)]] دارد که از آن جمله میتوان به این دو روایت اشاره کرد: «أنا مدینة العلم و علی بابها»<ref>الارشاد، ج۱، ص۳۳؛ مناقب علی بن ابی طالب، ص۸۶.</ref> و «ما گروه انصار، منافقان را به دشمنی علی بن ابیطالب(ع) میشناختیم».<ref>انساب الاشراف، ج۲، ص۳۵۰.</ref> نیز از وی روایتهای فراوان درباره [[مهدویت]] در کتب اصلی [[شیعه]]<ref>مناقب الامام امیر المؤمنین، ج۲، ص۱۱۲؛ کفایة الاثر، ص۲۸-۳۵؛ الغیبه، ص۱۷۸.</ref> و کتب [[اهل سنت]] گزارش شده است.<ref>سنن الترمذی، ج۳، ص۳۴۳؛ مسند احمد، ج۳، ص۲۷؛ سنن ابی داود، ج۲، ص۳۱۰.</ref> [[صحابه|اصحاب]] دیگر رسول خدا (ص) چون [[جابر بن عبدالله انصاری]]، [[زید بن ثابت]]، [[انس بن مالک|انس]]، [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، [[عبدالله بن عمر|ابن عمر]]، [[عروة بن زبیر|ابن زبیر]] و شماری از [[تابعین]] از جمله [[سعید بن مسیب]]، [[ابوسلمه]]، [[عبیدالله بن عتبه]]، [[عطاء بن یسار]] و [[ابوامامة بن سهل بن حنیف]] از وی روایت نقل کردهاند.<ref>اسد الغابه، ج۲، ص۲۱۳؛ سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۶۹؛ الاصابه، ج۳، ص۶۵.</ref> | ||
ابوسعید از فقیهان [[صحابه|اصحاب]] رسول خدا(ص) بود<ref>الطبقات، ج۲، ص۲۸۴.</ref> که در منابع [[اهل سنت]] با عناوینی چون امام مجاهد و مفتی [[مدینه]] یاد شده است. گفتهاند که در میان اصحاب جوان رسول خدا (ص) عالمتر از وی نبوده است.<ref>الطبقات، ج۲، ص۲۸۴؛ تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۹۲؛ سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۶۸.</ref> احادیث فقهی وی در موضوعهای گوناگون در کتب [[شیعه]] و اهل سنت آمده است. بر پایه روایتی از [[امام سجاد(ع)]]، ابوسعید بر [[سنت پیامبر(ص)]] پایدار ماند و دگرگونی در او راه نیافت.<ref>رجال کشی، ج۱، ص۲۰۴-۲۰۵؛ وسائل الشیعه، ج۲، ص۴۶۳.</ref> نیز از [[امام صادق(ع)]] روایت شده است: تشیع و پیروی [[علی(ع)]] نصیب ابوسعید خدری شد و او بر این عقیده پایدار ماند.<ref>رجال کشی، ج۱، ص۲۰۱، ۲۰۴-۲۰۵.</ref> | ابوسعید از فقیهان [[صحابه|اصحاب]] رسول خدا(ص) بود<ref>الطبقات، ج۲، ص۲۸۴.</ref> که در منابع [[اهل سنت]] با عناوینی چون امام مجاهد و مفتی [[مدینه]] یاد شده است. گفتهاند که در میان اصحاب جوان رسول خدا (ص) عالمتر از وی نبوده است.<ref>الطبقات، ج۲، ص۲۸۴؛ تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۹۲؛ سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۶۸.</ref> احادیث فقهی وی در موضوعهای گوناگون در کتب [[شیعه]] و اهل سنت آمده است. بر پایه روایتی از [[امام سجاد(ع)]]، ابوسعید بر [[سنت پیامبر(ص)]] پایدار ماند و دگرگونی در او راه نیافت.<ref>رجال کشی، ج۱، ص۲۰۴-۲۰۵؛ وسائل الشیعه، ج۲، ص۴۶۳.</ref> نیز از [[امام صادق(ع)]] روایت شده است: تشیع و پیروی [[علی(ع)]] نصیب ابوسعید خدری شد و او بر این عقیده پایدار ماند.<ref>رجال کشی، ج۱، ص۲۰۱، ۲۰۴-۲۰۵.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ ۳ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۱۳
سعد بن مالک بن سنان انصاری معروف به ابوسعید خُدْری صحابی رسول خدا(ص)، از فقیهان مدینه از پیامبر(ص) احادیث فراوانی را روایت کرده است. وی از یاران خاص امام علی(ع) بود که از سوی امامان به ثبات قدم در سنت پیامبر(ص) و تشیع امام علی(ع) توصیف شده است. وی در عصر امویان از منتقدان معاویه و حاکمان بعدی بود و در هنگام دفن امام حسن(ع)، مروان بن حکم را نصیحت کرد که مانع دفن امام(ع) در کنار پیامبر(ص) نشود.
ابوسعد راوی روایتهای معروفی مانند «الحسن و الحسین سیدا شباب أهل الجنة»، «من کنت مولاه فعلی مولاه»، «أنا مدینة العلم و علی بابها» و نزول آیه تطهیر درباره علی(ع) و فاطمه(س) است.
شخصیتشناسی
سعد بن مالک بن سنان انصاری از قبیله خزرج ۱۰ سال پیش از هجرت در یثرب زاده شد. وی به کنیهاش شهرت داشت.[۱] چون نیای او خدره نام داشته[۲] ، او را خدری گفتند.[۳] مادرش انیسه دختر ابوحارثه از قبیله بنینجار، از زنانی بود که با رسول خدا(ص) بیعت کردند.[۴] پدرش مالک بن سنان در غزوه احد به شهادت رسید.[۵] پیمان برادری او با حویصة بن مسعود بن کعب برقرار شد.[۶] در غزوه خندق و نبردهای پس از آن[۷] و نیز در بیعت رضوان به سال ششم ق. حضور داشت.[۸]
ابوسعید خدری در سال ۷۴ق. بیمار شد و پیش از وفات وصیت کرد که در جایی معین از بقیع به خاک سپرده شود که کسی در آنجا مدفون نشده باشد. او جایی را که خود در نظر گرفته بود، به فرزندش نشان داد. این مکان در بخش شرقی قبرستان بقیع، نزدیک مقبره فاطمه بنت اسد مادر امام علی(ع) است.[۹] سرانجام وی پس از سه روز بیماری سخت در ۸۴ سالگی درگذشت و در همان مکان معین شده در بقیع، به خاک سپرده شد.[۱۰]
حضور در غزوات
ابوسعید در غزوه بدر به سبب خردسالی حضور نداشت. ۱۳ ساله بود که پدرش او را برای شرکت در غزوه احد معرفی کرد و پیامبر(ص) به سبب خردسالی، شرکت او را در جنگ نپذیرفت. در ۱۵ سالگی نخستین بار در غزوه بنیمصطلق شرکت کرد[۱۱] و سپس در غزوههای گوناگون پیامبر(ص) حضور یافت. حضور وی در ۱۲ غزوه گزارش شده است.[۱۲]
دوره خلفای پیامبر
از رابطه ابوسعید خدری با خلیفه اول و دوم گزارشی در دست نیست. تنها در زمان خلیفه دوم به عنوان یکی از فقیهان مدینه از او نام بردهاند.[۱۳] در زمان خلیفه سوم نیز از فقیهان مدینه بود.[۱۴] هنگامی که عثمان بن عفان خطبه را در نماز عیدین (فطر و قربان) بر نماز مقدم داشت، او روش رسولخدا(ص) را مقدم داشتن نماز بر خطبهها شمرد.[۱۵]
حمایت از امام علی
او از اصحاب خاص امام علی(ع) بود که در جنگهای جمل، صفین و نهروان در رکاب امام علی(ع)[۱۶] حضور داشت و از جمله یاران ایشان در شرطة الخمیس بود.[۱۷]
ابوسعید خدری با بنیامیه رابطهای دوستانه نداشت و در جایهای گوناگون از سیاستهای آنان انتقاد میکرد. از جمله به مروان بن حکم که خطبه عیدین را پیش از نماز خواند، اعتراض کرد و با او درگیر شد.[۱۸] وی در ماجرای یورش سپاه معاویه به مکه به فرماندهی یزید بن شجره رهاوی، قثم بن عباس بن عبدالمطلب، فرماندار مکه، را دلداری داد و او را از تصمیم خود برای ترک مکه بازداشت. این تهاجم شامیان با پیروزی سپاه علی بن ابیطالب(ع) در مکه پایان یافت.[۱۹]
مخالف با امویان
ابوسعید خدری در روزگار خلافت معاویه، برای اعتراض به کارهای او به شام رفت.[۲۰] نیز در واقعه حره در حمله سپاهیان شام به مدینه مورد هجوم سربازان بنیامیه قرار گرفت.[۲۱] هنگامی که مروان بن حکم مانع دفن امام حسن(ع) در کنار رسول خدا(ص) شد، او با نقل حدیثی از رسول خدا(ص) درباره جایگاه امام حسن(ع) مروان را از این کار بر حذر داشت.[۲۲] امام حسین(ع) در روز عاشورا هنگامی که میخواست حقانیت خود و یارانش را به سپاه ابن زیاد ثابت کند، با یادکرد نام ابوسعید، به حدیثی به نقل از وی استناد کرد.[۲۳] ابوسعید در سال ۷۳ق. همراه سلمة بن اکوع با عبدالملک بن مروان بیعت کرد.[۲۴]
جایگاه روایی
وی در زمره روایتگرانِ احادیث بسیار (مکثرین روایت) بود. در مسند بقی بن مخلد ۱۱۷۰ حدیث از وی نقل شده است.[۲۵] از جمله روایتهای مشهور نقل شده از وی، احادیث فتح خیبر[۲۶] ، نزول آیه تطهیر درباره علی(ع) و فاطمه(س)[۲۷] ، حدیث معروف «الحسن والحسین سیدا شباب أهل الجنه»[۲۸] ، حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه»[۲۹] و حدیث ثقلین[۳۰] است. افزون بر روایتهای یاد شده، حدیثهایی ارزشمند درباره فضایل و مناقب اهل بیت(ع) دارد که از آن جمله میتوان به این دو روایت اشاره کرد: «أنا مدینة العلم و علی بابها»[۳۱] و «ما گروه انصار، منافقان را به دشمنی علی بن ابیطالب(ع) میشناختیم».[۳۲] نیز از وی روایتهای فراوان درباره مهدویت در کتب اصلی شیعه[۳۳] و کتب اهل سنت گزارش شده است.[۳۴] اصحاب دیگر رسول خدا (ص) چون جابر بن عبدالله انصاری، زید بن ثابت، انس، ابن عباس، ابن عمر، ابن زبیر و شماری از تابعین از جمله سعید بن مسیب، ابوسلمه، عبیدالله بن عتبه، عطاء بن یسار و ابوامامة بن سهل بن حنیف از وی روایت نقل کردهاند.[۳۵]
ابوسعید از فقیهان اصحاب رسول خدا(ص) بود[۳۶] که در منابع اهل سنت با عناوینی چون امام مجاهد و مفتی مدینه یاد شده است. گفتهاند که در میان اصحاب جوان رسول خدا (ص) عالمتر از وی نبوده است.[۳۷] احادیث فقهی وی در موضوعهای گوناگون در کتب شیعه و اهل سنت آمده است. بر پایه روایتی از امام سجاد(ع)، ابوسعید بر سنت پیامبر(ص) پایدار ماند و دگرگونی در او راه نیافت.[۳۸] نیز از امام صادق(ع) روایت شده است: تشیع و پیروی علی(ع) نصیب ابوسعید خدری شد و او بر این عقیده پایدار ماند.[۳۹]
پانویس
- ↑ السیرة النبویه، ج۳، ص۶۳۸؛ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۲۵؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۶۷۲.
- ↑ نسب المعد، ج۲، ص۷۲؛ الاصابه، ج۳، ص۶۵.
- ↑ المعارف، ص۲۶۸؛ جمهرة انساب العرب، ص۳۶۲؛ الاصابه، ج۱، ص۸۸.
- ↑ المغازی، ج۱، ص۳۰۲؛ الاستیعاب، ج۴، ص۱۶۷۱؛ الاصابه، ج۸، ص۳۷.
- ↑ جمهرة انساب العرب، ص۳۶۲؛ اسد الغابه، ج۴، ص۲۵۱.
- ↑ الطبقات، ج۲، ص۹۶.
- ↑ الاکمال، ص۱۰۲؛ سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۶۹.
- ↑ الاکمال، ص۱۰۲؛ سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۶۹.
- ↑ المستدرک، ج۳، ص۵۶۴؛ وفاء الوفاء، ج۳، ص۲۹۹.
- ↑ المعارف، ص۲۶۸؛ الکافی، ج۳، ص۱۲۵.
- ↑ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۲۵-۵۲۶؛ البدایة و النهایه، ج۹، ص۴.
- ↑ تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۲۵-۵۲۶؛ الاستیعاب، ج۲، ص۶۰۲؛ البدایة و النهایه، ج۹، ص۴.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۶۱.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۷۷؛ الاصابه، ج۱، ص۷۵.
- ↑ صحیح البخاری، ج۲، ص۴؛ المجموع، ج۵، ص۱۱.
- ↑ رجال کشی، ج۱، ص۲۰۱؛ المنتظم، ج۶، ص۱۴۴.
- ↑ رجال برقی، ص۳۳.
- ↑ امتاع الاسماع، ج۱۰، ص۱۷۴؛ وفاء الوفاء، ج۳، ص۱۲۶.
- ↑ الغارات، ج۲، ص۵۰۸.
- ↑ تاریخ دمشق، ج۲۰، ص۳۷۷؛ الاصابه، ج۳، ص۶۶.
- ↑ تاریخ خلیفه، ص۱۴۹؛ تاریخ الاسلام، ج۵، ص۵۵۳؛ الاصابه، ج۳، ص۶۶.
- ↑ انساب الاشراف، ج۳، ص۶۶؛ المنتظم، ج۳، ص۶۰.
- ↑ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۲۵.
- ↑ الطبقات، ج۵، ص۱۷۷.
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۷۱؛ الاصابه، ج۱، ص۸۸.
- ↑ الاستیعاب، ج۳، ص۱۰۹۹؛ البدایة و النهایه، ج۴، ص۱۸۵.
- ↑ تفسیر ابن ابی حاتم، ج۹، ص۳۱۳۱؛ جامع البیان، ج۲۲، ص۶.
- ↑ سنن الترمذی، ج۲، ص۳۰۶؛ تاریخ بغداد، ج۹، ص۲۳۰؛ تاریخ دمشق، ج۵، ص۳۷۴.
- ↑ شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۰۱؛ مجمع البیان، ج۲، ص۲۷۴؛ تفسیر ابن کثیر، ج۲، ص۱۵.
- ↑ الطبقات، ج۲، ص۱۵۰؛ اسد الغابه، ج۱، ص۴۹۰؛ امتاع الاسماع، ج۶، ص۱۳.
- ↑ الارشاد، ج۱، ص۳۳؛ مناقب علی بن ابی طالب، ص۸۶.
- ↑ انساب الاشراف، ج۲، ص۳۵۰.
- ↑ مناقب الامام امیر المؤمنین، ج۲، ص۱۱۲؛ کفایة الاثر، ص۲۸-۳۵؛ الغیبه، ص۱۷۸.
- ↑ سنن الترمذی، ج۳، ص۳۴۳؛ مسند احمد، ج۳، ص۲۷؛ سنن ابی داود، ج۲، ص۳۱۰.
- ↑ اسد الغابه، ج۲، ص۲۱۳؛ سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۶۹؛ الاصابه، ج۳، ص۶۵.
- ↑ الطبقات، ج۲، ص۲۸۴.
- ↑ الطبقات، ج۲، ص۲۸۴؛ تاریخ بغداد، ج۱، ص۱۹۲؛ سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص۱۶۸.
- ↑ رجال کشی، ج۱، ص۲۰۴-۲۰۵؛ وسائل الشیعه، ج۲، ص۴۶۳.
- ↑ رجال کشی، ج۱، ص۲۰۱، ۲۰۴-۲۰۵.
منابع
- رجال کشّی (اختیار معرفة الرجال): الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش میرداماد و رجائی، قم، آل البیت:، ۱۴۰۴ق
- الارشاد: المفید (م.۴۱۳ق.)، به کوشش آل البیت:، بیروت، دار المفید، ۱۴۱۴ق
- الاستیعاب: ابن عبدالبر (م.۴۶۳ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق
- اسد الغابه: ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م.۶۳۰ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق
- الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م.۸۵۲ق.)، به کوشش علی محمد و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق
- الاکمال فی اسماء الرجال: الخطیب التبریزی (م.۷۴۱ق.)، تعلیق: ابو اسد الله بن الحافظ، قم، مؤسسة اهل البیت:
- امتاع الاسماع: المقریزی (م.۸۴۵ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق
- انساب الاشراف: البلاذری (م.۲۷۹ق.)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق
- البدایة و النهایه: ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، بیروت، مکتبة المعارف
- تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (م.۷۴۸ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق
- تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م.۳۱۰ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی
- تاریخ بغداد: الخطیب البغدادی (م.۴۶۳ق.)، به کوشش عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق
- تاریخ خلیفه: خلیفة بن خیاط (م.۲۴۰ق.)، به کوشش فواز، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق
- تاریخ مدینة دمشق: ابن عساکر (م.۵۷۱ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق
- تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م.۲۹۲ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق
- تفسیسر ابن ابیحاتم (تفسیر القرآن العظیم): ابن ابیحاتم (م.۳۲۷ق.)، به کوشش اسعد محمد، بیروت، المکتبة العصریه، ۱۴۱۹ق
- تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم): ابنکثیر (م.۷۷۴ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۹ق
- جامع البیان: الطبری (م.۳۱۰ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۱۲ق
- جمهرة انساب العرب: ابن حزم (م.۴۵۶ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق
- رجال البرقی: احمد بن خالد البرقی، به کوشش القیومی، نشر القیوم، ۱۴۱۹ق
- سنن ابیداود: السجستانی (م.۲۷۵ق.)، به کوشش سعید محمد اللحام، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ق
- سنن الترمذی: الترمذی (م.۲۷۹ق.)، به کوشش عبدالوهاب، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۲ق
- سیر اعلام النبلاء: الذهبی (م.۷۴۸ق.)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق
- السیرة النبویه: ابن هشام (م. ۲۱۸ق.)، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح و اولاده، ۱۳۸۳ق
- شواهد التنزیل: الحاکم الحسکانی (م.۵۰۶ق.)، به کوشش محمودی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۴۱۱ق
- صحیح البخاری: البخاری (م.۲۵۶ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق
- الطبقات الکبری: ابن سعد (م.۲۳۰ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق
- الغارات: ابراهیم الثقفی الکوفی (م.۲۸۳ق.)، به کوشش الحسینی، بهمن، ۱۳۵۵ش
- الغیبه: الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش التهرانی و ناصح، قم، المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۱ق
- الکافی: الکلینی (م.۳۲۹ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش
- کفایة الاثر: علی بن محمد خزاز قمی (م.۴۰۰ق.)، به کوشش کوه کمری، قم، بیدار، ۱۴۰۱ق
- مجمع البیان: الطبرسی (م.۵۴۸ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۵ق
- المجموع شرح المهذب: النووی (م.۶۷۶ق.)، دار الفکر
- المستدرک علی الصحیحین: الحاکم النیشابوری (م.۴۰۵ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق
- مسند احمد: احمد بن حنبل (م.۲۴۱ق.)، بیروت، دار صادر
- المعارف: ابن قتیبه (م.۲۷۶ق.)، به کوشش ثروت عکاشه، قم، شریف رضی، ۱۳۷۳ش
- المغازی: الواقدی (م.۲۰۷ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق
- مناقب الامام امیر المؤمنین: محمد بن سلیمان الکوفی (م.۳۰۰ق.)، به کوشش محمودی، قم، احیاء الثقافة الاسلامیه، ۱۴۱۲ق
- مناقب علی بن ابیطالب۷: احمد بن مردویه (م.۴۱۰ق.)، قم، دار الحدیث، ۱۴۲۴ق
- المنتظم: ابن جوزی (م.۵۹۷ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق
- نسب المعد و الیمن الکبیر: ابن الکلبی (م.۲۰۴ق.)، به کوشش محمود فردوس، بیروت، دار الیقظه
- وسائل الشیعه: الحر العاملی (م.۱۱۰۴ق.) به کوشش آل البیت(ع)، قم، ۱۴۱۴ق
- وفاء الوفاء: السمهودی (م.۹۱۱ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۶م.