بدیل بن ورقاء
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | بدیل بن ورقاء بن عمرو بن ربیعه خزاعی |
زادروز و زادگاه | مکه |
محل زندگی | مکه |
مهاجر/انصار | مهاجر |
نسب/قبیله | قبیله خزاعه |
خویشان سرشناس | عبدالعزی بن ربیعه، عمرو بن ربیعه |
درگذشت/شهادت | نامشخص |
مشخصات دینی | |
زمان اسلام آوردن | فتح مکه |
حضور در جنگها | غزوه حُنَیْن و غزوه طائف و غزوه تبوک |
دلیل شهرت | صحابی پیامبر |
نقشهای برجسته | نقشآفرین در صلح حدیبیه و فتح مکه |
دیگر فعالیتها | ماموریت از جانب پیامبر بر منع روزه گرفتن در ایام تشریق و مامور نگهبانی از اسیران و غنایم در غزوه تبوک |
بُدَیل بن وَرقاء از بزرگان قبیله خُزاعه، نقشآفرین در صلح حدیبیه و فتح مکه و از کارگزاران پیامبر(ص) بود.
درباره زندگی بدیل قبل از اسلام اطلاعات چندانی نیست و درباره زمان اسلامآوردنش دیدگاه واحدی وجود ندارد، ولی مشهور مورخان، اسلامآوردن او را هنگام فتح مکه ذکر کردهاند و از او به عنوان یکی از بزرگ مسلمانان فتح مکه نام بردهاند.
بدیل در پیمان صلح حدیبیه نقش بسزایی داشت که سیرهنویسان آنرا ذکر کردهاند همچنین قبیله او یعنی قبیله خزاعه در صلح حدیبیه، همپیمان پیامبر(ص) بودند و طبق گزارشهایی همه افراد این قبیله، اعم از مشرک و مسلمان، رازدار و امین سرّ و هواخواه پیامبر بودند.
بدیل در غزوههایی از جمله حُنَیْن و طائف شرکت داشت و در برخی از آنها از جانب پیامبر ماموریتهایی هم به عهده داشت.
او راوی احادیث پیامبر بود و فرزندانش هم از او روایت کردهاند.
اجداد[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در منابع نام جد او عبدالعزی بن ربیعه[۱] و عمرو بن ربیعه [۲] از تیره کعب بن عمرو از قبیله خزاعه، شاخهای از عرب قحطانی آمده است.[۳]
زندگی پیش از اسلام[ویرایش | ویرایش مبدأ]
درباره زندگی وی پیش از اسلامآوردنش آگاهی چندان در دست نیست.
بر پایه شماری از گزارشها او ساکن مکه بوده[۴] و نخستین کسی است که در بخشی از معابر آن شهر، روشنایی نهاد و خانهای چهارگوش شبیه خانه خدا ساخت و برای آن پنجره و دریچههایی قرار داد. پیش از وی به احترام کعبه کسی چنین کاری نکرده بود و برای متمایز بودن کعبه از دیگر بناها، از ساختن خانههایی همانند آن خودداری میکردند.[۵]
شماری از مفسران[۶] ذیل آیه 119 سوره انعام: (... وَاِنَّ کَثِیرًا لَیُضِلُّونَ بِاَهْوَائِهِمْ بِغَیْرِ عِلْمٍ...) بدیل را کسی برشمردهاند که پیش از مسلمانشدنش همراه شماری از مشرکان از روی هوا و هوس، درباره حرام و حلال بدون آن که از شریعت و دینی الهام گرفته باشند، سخن میگفتند و موجب گمراهی مردم میشدند. ذیل آیه 67 سوره حجّ: (لِکُلِّ اُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَکًا هُمْ نَاسِکُوهُ فَلا یُنَازِعُنَّکَ فِی الامْرِ...) نیز او را در شمار کسانی دانستهاند که به شماری از کارهای مسلمانان خرده میگرفتند؛ مثلاً به آنان میگفتند: چرا از خوردن گوشت مردار پرهیز میکنید، اما از گوشت ذبح شده به دست خودتان استفاده مینمایید؟ از اینرو، خداوند اینان را به سبب ستیزهجویی و جدال نکوهش نمود.[۷]
نقش بدیل در پیمان حدیبیه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
همه سیرهنویسان و مفسران از نقش بدیل در پیمان حدیبیه (6ق.) سخن گفته و آوردهاند که او با شماری از بزرگان قبیله خود و به نمایندگی از قریش به حضور پیامبر(ص) رسید که برای گزاردن عمره تا حدیبیه آمده بود. وی رسول خدا را از آمادگی قریش برای نبرد با او آگاه ساخت. نیز در پی آگاهی از علت سفر رسول خدا(ص) برای انجام سفر به قصد عمره، گزارش آن را به مشرکان مکه رساند. اما قریش به رغم آن که او را به نمایندگی نزد پیامبر(ص) فرستاده بودند، به سخنش اعتماد نکردند و وی را به سازش با پیامبر متهم نمودند.[۸]
بر پایه گزارشی، رسول خدا در پی صلح حدیبیه، حدود سه ماه پیش از فتح مکه به سال هشتم ق. نامهای به خط علی(ع) برای بدیل فرستاد.[۹] در این نامه، جمله «کریمترین اهل تهامه نزد من شمایید» نشاندهنده جایگاه بدیل و قبیله خزاعه نزد پیامبر(ص) است.[۱۰] نوشتهاند که بدیل این نامه را به فرزندش مسلم سپرد و گفت: مادام که این نامه با شما است، خیر و برکت با شما خواهد بود.[۱۱]
همپیمانی قبیله خزاعه با پیامبر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
قبیله خزاعه در پی صلح حدیبیه، همپیمان پیامبر(ص) بودند و بر پایه گزارشهایی همه افراد این قبیله، اعم از مشرک و مسلمان، رازدار و امین سرّ و هواخواه پیامبر بودند و آنچه را در مکه میگذشت، از ایشان پنهان نمیکردند.[۱۲]
بر پایه گزارشی، بنیبکر با پشتیبانی مشرکان قریش و بر خلاف پیمان حدیبیه، شبانه به قبیله خزاعه هجوم بردند و در پی کشتار شماری از آنان، خزاعیان را تا ستونهای حرم تعقیب کردند و آنان به ناچار به خانه بدیل پناه آوردند.[۱۳] در پی پیمانشکنی قریش، خزاعه که همپیمان رسول خدا بودند، نمایندگانی را نزد ایشان به مدینه فرستادند تا او را از عهدشکنی قریش آگاه سازند. بدیل از کسانی بود که نزد پیامبر آمد و از قریش شکایت کرد. ایشان در پاسخ وی پیشبینی فرمود که ابوسفیان به زودی برای تجدید پیمان حدیبیه به مدینه خواهد آمد و بدون نتیجه بازخواهد گشت.[۱۴] نیز آمده است که رسول خدا سوگند یاد کرد که برای یاری تیره بنیکعب از خزاعه که به آنان حمله شده، اقدام خواهد کرد؛ در آستانه فتح مکه، هنگامی که پیامبر به مَرُّ الظَّهْران، جایی به فاصله یک منزلی مکه، رسیده بود، گویا بدیل در انتظار ایشان به سر میبرد؛ زیرا ابوسفیان که برای جاسوسی آمده بود، به او برخورد کرد.[۱۵]
بر پایه پارهای از گزارشها، در فتح مکه خانه بدیل و مولایش رافع از مکانهای امنی بود که قریش به دستور پیامبر میتوانستند به آن جا پناهنده شوند.[۱۶]
توصیف عموی پیامبر از بدیل[ویرایش | ویرایش مبدأ]
آوردهاند که هنگام فتح مکه (8 ق.) آنگاه که عباس عموی پیامبر، بدیل را از اینرو که شماری از جدههای رسول خدا(ص) از قبیله خزاعه بودند، دایی وی معرفی کرد، [۱۷] ایشان از مدت عمر بدیل پرسید. او خود را 97 ساله خواند و پیامبر او را دعا کرد.[۱۸]
اسلام آوردن بدیل[ویرایش | ویرایش مبدأ]
درباره هنگام اسلامآوردن بدیل، سیرهنویسان بر یک دیدگاه نیستند. مشهور مورخان، اسلام آوردن وی را هنگام فتح مکه (8ق.) نوشته و از او به عنوان یکی از بزرگ مسلمانان فتح مکه نام بردهاند.[۱۹]
گزارشهایی دیگر حکایت دارند که اسلام او پیش از فتح مکه بوده است. مؤید این سخن، تمایل و دلبستگی بدیل به پیامبر(ص) و همپیمانی قبیله خزاعه با مسلمانان[۲۰] و این گزارش است که در پی صلح حدیبیه، همه خزاعیان مسلمان شدند و پیامبر را تصدیق کردند.[۲۱]
شرکت در غزوات[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بدیل در پی اسلام آوردن، در غزوههای حُنَیْن و طائف که بیدرنگ پس از فتح مکه انجام شد، شرکت داشت. در پی پیروزی مسلمانان در غزوه حنین، پیامبر(ص) بدیل را مامور نگهبانی از اسیران و غنایم[۲۲] این غزوه کرد.
در غزوه تبوک (9ق.) نیز از سوی ایشان ماموریت یافت تا بنیکعب، از زیر مجموعههای خزاعه، را برای نبرد با رومیان بسیج کند.[۲۳] آوردهاند که وی در حجة الوداع (10ق.) سوار بر شتر اعلان کرد که پیامبر به او ماموریت داده تا مردم را از روزه گرفتن در ایام تَشْریق (سه روز در پی عید قربان) باز دارد و بگوید که این روزها هنگام خوردن و آشامیدن است.[۲۴]
تاریخ وفات[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بیشتر سیرهنویسان وفات او را پیش از رحلت پیامبر اکرم(ص) (10ق.) [۲۵] و مدت عمر وی را حدود 100 سال گزارش کردهاند.[۲۶]
فرزندان بدیل[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بدیل فرزندانی داشت که شماری از ایشان از یاران نزدیک امیرمؤمنان علی(ع) بودند و دو یا سه تن از آنان در نبرد صفین در رکاب ایشان به شهادت رسیدند.[۲۷]
رافع بن بدیل که پیش از پدرش اسلام آورد، در فاجعه بئر مَعُونَه (4ق.) به شهادت رسید.[۲۸]
عبدالله بن بدیل از صحابه بود و در فتح مکه و غزوه حنین شرکت داشت.[۲۹] بر پایه نوشته بلاذری، او از سوی خلیفه دوم ماموریت فتح اصفهان را یافت.[۳۰] نیز وی همدان و اصفهان را در روزگار عمر فتح کرد.[۳۱] عبدالله در نبرد جمل از فرماندهان امیرمؤمنان بود.[۳۲] وی در نبرد صفین به شهادت رسید.[۳۳]
فرزند دیگر بدیل، عبدالرحمن، نیز از نخستین شهیدان صفین بود.[۳۴]
آوردهاند که پسر دیگر بدیل، ابوعمرو، نیز در قیام بر ضدّ عثمان نقش داشته است.[۳۵]
حبیب بن بدیل نیز از راویان حدیث غدیر است.[۳۶] شاید به سبب نقش فرزندان بدیل در نبرد صفین و نیز انتساب افرادی همچون ابوالفتوح رازی مفسر[۳۷] و دعبل خزاعی شاعر اهل بیت: به خاندان بدیل، برخی خاندان بدیل را شیعه قلمداد کردهاند.[۳۸]
راوی پیامبر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بدیل از راویان حدیث پیامبر(ص) بود و کسانی چون پسرش، سلمه و نیز حبیبه دختر شُرَیْق، از او روایت کردهاند.[۳۹]
پیوند به بیرون[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ الطبقات، ج4، ص294؛ جمهرة انساب العرب، ص239؛ الاستیعاب، ج1، ص150.
- ↑ اسد الغابه، ج1، ص170؛ الاصابه، ج1، ص408.
- ↑ جمهرة انساب العرب، ص235.
- ↑ نک: الاستیعاب، ج1، ص235؛ الاصابه، ج1، ص408.
- ↑ صبح الاعشی، ج1، ص485؛ دانشنامه جهان اسلام، ج2، ص563.
- ↑ البحرالمحیط، ج4، ص631.
- ↑ الکشاف، ج3، ص169؛ البحر المحیط، ج7، ص534.
- ↑ السیرة النبویه، ج2، ص311؛ روض الجنان، ج17، ص354.
- ↑ المغازی، ج2، ص749-750.
- ↑ المغازی، ج2، ص750؛ اسد الغابه، ج1، ص170.
- ↑ اسد الغابه، ج1، ص170؛ الاصابه، ج1، ص410؛ قاموس الرجال، ج2، ص255.
- ↑ السیرة النبویه، ج2، ص312؛ المغازی، ج2، ص593-594.
- ↑ المغازی، ج1، ص571.
- ↑ السیرة النبویه، ج2، ص395-396؛ تفسیر قرطبی، ج8، ص64-65.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج2، ص58.
- ↑ الاستیعاب، ج1، ص235؛ الاصابه، ج1، ص409.
- ↑ قاموس الرجال، ج2، ص255-256.
- ↑ الاصابه، ج1، ص409؛ قاموس الرجال، ج2، ص255.
- ↑ الاستیعاب، ج1، ص235؛ اسد الغابه، ج1، ص170.
- ↑ السیرة النبویه، ج2، ص395-396.
- ↑ المغازی، ج2، ص749.
- ↑ الطبقات، ج4، ص294؛ اسد الغابه، ج1، ص170.
- ↑ الطبقات، ج4، ص294.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص509؛ قرب الاسناد، ص19؛ الاصابه، ج1، ص409.
- ↑ اسد الغابه، ج1، ص170؛ الاصابه، ج1، ص408.
- ↑ دانشنامه جهان اسلام، ج2، ص564.
- ↑ رجال الطوسی، ص70؛ معجم رجال الحدیث، ج10، ص340.
- ↑ الطبقات، ج4، ص294؛ جمهرة انساب العرب، ص239.
- ↑ المستدرک، ج3، ص395.
- ↑ فتوح البلدان، ج2، ص383.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج2، ص157.
- ↑ مناقب، ج2، ص352.
- ↑ معجم رجال الحدیث، ج10، ص340؛ ج11، ص126.
- ↑ قاموس الرجال، ج6، ص95.
- ↑ جمهرة انساب العرب، ص239.
- ↑ اعیان الشیعه، ج4، ص539؛ الغدیر، ج1، ص190.
- ↑ روض الجنان، ج17، ص354.
- ↑ اعیان الشیعه، ج3، ص550.
- ↑ الاستیعاب، ج1، ص150؛ ج4، ص1489.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- الاستیعاب: ابن عبدالبر (م. 463ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، 1412ق.
- اسد الغابه: ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م. 630ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی.
- الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م. 852ق.)، به کوشش علی محمد و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق.
- اعیان الشیعه: سید محسن الامین (م. 1371ق.)، به کوشش حسن الامین، بیروت، دار التعارف.
- البحر المحیط: ابوحیان الاندلسی (م. 754ق.)، بیروت، دار الفکر، 1412ق.
- تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م. 292ق.)، بیروت، دار صادر، 1415ق.
- تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن): القرطبی (م. 671ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1405ق.
- جمهرة انساب العرب: ابن حزم (م. 456ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق.
- دانشنامه جهان اسلام: زیر نظر حداد عادل و دیگران، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، 1378ش.
- رجال الطوسی: الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش قیومی، قم، نشر اسلامی، 1415ق.
- روض الجنان: ابوالفتوح رازی (م. 554ق.)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، 1375ش.
- السیرة النبویه: ابن هشام (م. 213/218ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه.
- صبح الاعشی: احمد بن علی القلقشندی (م. 821ق.)، مصر، وزارة الثقافة و الارشاد القومی، 1383ق.
- الطبقات الکبری: ابن سعد (م. 230ق.)، بیروت، دار صادر.
- الغدیر: الامینی (م. 1390ق.)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1366ش.
- فتوح البلدان: البلاذری (م. 279ق.)، به کوشش صلاح الدین، قاهره، النهضة المصریه، 1956م.
- قاموس الرجال: محمد تقی شوشتری، قم، نشر اسلامی، 1418ق.
- قرب الاسناد: الحمیری (م. قرن3ق.)، قم، آل البیت:، 1413ق.
- الکشاف: الزمخشری (م. 538ق.)، قم، بلاغت، 1415ق.
- المستدرک علی الصحیحین: الحاکم النیشابوری (م. 405ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، 1406ق.
- معجم رجال الحدیث: الخوئی (م. 1413ق.)، بیروت، 1409ق.
- المغازی: الواقدی (م. 207ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، 1409ق.
- من لا یحضره الفقیه: الصدوق (م. 381ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، 1404ق.
- مناقب آل ابیطالب: ابن شهرآشوب (م. 588ق.)، به کوشش گروهی از اساتید، نجف، المکتبة الحیدریه، 1376ق.