بکائین
بَکّائین (گریهکنندگان): در اصطلاح به صحابه تهیدست مشتاق جهاد اطلاق میشود که توانایی مالی شرکت در غزوه تبوک را نداشتند و به خاطر مساعد نبودن اوضاع مسلمانان، پیامبر(ص) نیز توان تجهیز آنان برای شرکت در نبرد را نداشت؛ لذا از شرکت در نبرد تبوک محروم ماندند و گریستند.
گزارشهای مختلفی درباره تعداد و اسامی آنان آمده است.
در منابع شیعی از برخی از پیامبران الهی به عنوان رأس البکائین یاد شده است.
واژهشناسی
این واژه از «ب ـ ک ـ ی» به معنای گریستن با صدای بلند است[۱] و در اصطلاح، به برخی صحابه تهیدست رسول خدا(ص) اطلاق میشود که به خاطر محروم شدن از جهاد گریستند.
ماجرای بکائین
در به سال نهم ق. هنگامی که او رهسپار نبرد تبوک بود، نزد وی آمدند تا با دریافت زاد و توشه و مَرکب، امکان حضور در آن غزوه را بیابند؛ اما پیامبر توان تجهیز آنها را نیافت؛ زیرا غزوه تبوک هزینه فراوان داشت و اوضاع مسلمانان نیز مساعد نبود.
از این رو، آنان که از توفیق شرکت در جهاد محروم شده بودند، گریستند.[۲] به گزارش برخی مفسران، آیه 92 توبه/9 درباره آنان نازل شد و به مرتبه ایمان ایشان اشاره کرد و جهاد را از آنها ساقط دانست: [۳] ﴿وَ لا عَلَی الَّذِینَ اِذا ما اَتَوْکَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لا اَجِدُ ما اَحْمِلُکُمْ عَلَیْهِ تَوَلَّوْا وَ اَعْیُنُهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَناً اَلَّا یَجِدُوا ما یُنْفِقُونَ﴾ (سوره توبه، آیه92)
تجهیز بکائین توسط دیگران
گویند هنگامی که آنها از رفتن خود نومید شدند، گریان از نزد پیامبر بازگشتند. یامین/ابن یامین از بنینضیر، دو تن از آنها به نام ابولیلی عبدالرحمن بن کعب و عبدالله بن مغفل[۴] را تجهیز کرد و آن دو با پیامبر(ص) رهسپار تبوک شدند.[۵] عباس بن عبدالمطلب و عثمان بن عفان نیز هر یک دو تن را تجهیز کردند.[۶] بر پایه گزارش واقدی، عثمان سه نفر را آماده نبرد نمود.[۷]
تعداد
سیرهنویسان و مفسران درباره تعداد و نامهای بکائین اتفاق نظر ندارند. برخی شمار آنها را شش[۸] و بعضی نُه نفر[۹] نوشتهاند؛ اما مشهور، آنها را هفت تن دانستهاند.[۱۰]
نیز در این زمینه که بکائین از یک قبیله یا قبایل گوناگون هستند، منابع همداستان نیستند. برخی آنها را از قبیله مُزینه، از فرزندان مُقرن بن عامر مزنی[۱۱] و بعضی از تیرههای گوناگون دانستهاند.[۱۲]
اسامی
به گزارشی، نام آنها چنین است: سالم بن عمیر از بنیعمرو بن عوف و از صحابه حاضر در بدر، حرمی بن عمرو از بنیواقف، عبدالرحمن بن کعب از بنیمازن بن نجار از خزرج، سلمان بن صخر[۱۳] از بنیالمعلی، عبدالرحمن بن یزید از بنیحارثه، عمرو بن غنم از بنیسلمه، و عبدالله بن عمرو از مُزینه.[۱۴]
در گزارشی دیگر، نامهای آنها چنین یاد شده است: معقل بن یسار، سالم بن عمیر، عبدالله بن مغفّل از بیعتکنندگان و اصحاب شجره، عبدالله بن کعب، عرباض بن ساریه، عَلَبة بن زید از بنیجاریه، و عمرو بن حمام بن جموح.[۱۵]
افزون بر اینان، از کسانی دیگر مانند هلال بن امیة بن عامر اوسی از بدریها، هِرَمی بن عبدالله بن رفاعه[۱۶] و عَلَبة بن زید حارثی انصاری[۱۷] یاد شده است.[۱۸]
بر پایه نوشته بلاذری، کسانی که بعدها با نام بکائین از آنها یاد شده، در غزوه خندق (5ق.) نیز حضور داشتند.[۱۹] نظر به اهمیت و اثرگذاری رفتار ارزشمند بکائین، در بیشتر منابع سیره و روایت و تاریخ، بدانان اشاره شده و عنوانی به آنها اختصاص یافته است.[۲۰]
رأس البکائین
در برخی منابع شیعی، مقصود از بکائین را کسانی جز افراد یاد شده دانستهاند؛ چنانکه از هشت تن با عنوان «راس البکائین» شامل چند تن از پیامبران الهی (آدم، نوح، یعقوب، یوسف، شعیب، داود) و حضرت فاطمه(س) و امام زین العابدین(ع) در این شمار نام بردهاند.[۲۱]
پیوند به بیرون
- دانشنامه بزرگ اسلامی، بنياد دائرة المعارف اسلامی، «بکائین».
- جعفر سبحانی تبریزی، «فرازهایی از تاریخ اسلام/ حوادث سال نهم هجرت: غزوه تبوک»، مجله درسهایی از مکتب اسلام، شهريور 1348، سال دهم - شماره 9 (5 صفحه - از 20 تا 24).
پانویس
- ↑ مفردات، ص141، «بکی.
- ↑ المغازی، ج3، ص399؛ السیرة النبویه، ج4، ص945؛ الطبقات، ج2، ص125.
- ↑ جامع البیان، ج10، ص269؛ اسباب النزول، ص174؛ مجمع البیان، ج5، ص104-105.
- ↑ سبل الهدی، ج5، ص439.
- ↑ السیرة النبویه، ج4، ص945؛ سیر اعلام النبلاء، ج2، ص234.
- ↑ التبیان، ج5، ص280؛ مجمع البیان، ج5، ص91.
- ↑ المغازی، ج3، ص399.
- ↑ اسد الغابه، ج2، ص248؛ زاد المسیر، ج3، ص329.
- ↑ البحر المحیط، ج5، ص483.
- ↑ المغازی، ج3، ص399؛ السیرة النبویه، ج4، ص945؛ اسد الغابه، ج2، ص248.
- ↑ اسباب النزول، ص212؛ تفسیر قرطبی، ج8، ص235.
- ↑ المغازی، ج3، ص399؛ جامع البیان، ج10، ص270؛ التبیان، ج5، ص280.
- ↑ جمهرة انساب العرب، ص356.
- ↑ جامع البیان، ج10، ص270؛ الدر المنثور، ج4، ص263.
- ↑ المغازی، ج3، ص399؛ الطبقات، ج2، ص165؛ السیرة النبویه، ج4، ص945.
- ↑ جمهرة انساب العرب، ص344.
- ↑ الطبقات، ج4، ص370.
- ↑ زاد المسیر، ج3، ص485؛ اسد الغابه، ج2، ص248.
- ↑ انساب الاشراف، ج11، ص331.
- ↑ نک: المحبر، ص281.
- ↑ المناقب، ج3، ص104.
منابع
- اسباب النزول: الواحدی (م. 468ق.) ، به کوشش ایمن صالح، قاهره، دار الحدیث.
- اسد الغابه: ابن اثیر (م. 630ق.) ، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق.
- انساب الاشراف: البلاذری (م. 279ق.) ، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، 1417ق.
- البحر المحیط: ابوحیان الاندلسی (م. 754ق.) ، بیروت، دار الفکر، 1412ق.
- التبیان: الطوسی (م. 460ق.) ، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن) : القرطبی (م. 671ق.) ، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1417ق.
- جامع البیان: الطبری (م. 310ق.) ، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
- جمهرة انساب العرب: ابن حزم (م. 456ق.) ، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق.
- الدر المنثور: السیوطی (م. 911ق.) ، بیروت، دارالفکر، 1414ق.
- زاد المسیر: ابن الجوزی (م. 597ق.) ، بیروت، المکتب الاسلامی، 1407ق.
- سبل الهدی و الرشاد: محمد بن یوسف الصالحی (م. 942ق.) ، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق.
- سیر اعلام النبلاء: الذهبی (م. 748ق.) ، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، 1413ق.
- السیرة النبویه: ابن هشام (م. 213/218ق.) ، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، المکتبة العلمیه.
- الطبقات الکبری: ابنسعد (م. 230ق.) ، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق.
- مجمع البیان: الطبرسی (م. 548ق.) ، بیروت، دار المعرفه، 1406ق.
- المحبّر: ابن حبیب (م. 245ق.) ، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده.
- المغازی: الواقدی (م. 207ق.) ، به کوشش مارسدن جونز، بیروت، عالم الکتب، 1404ق.
- مفردات: الراغب (م. 425ق.) ، به کوشش صفوان داودی، دار القلم، 1412ق.
- مناقب آل ابیطالب: ابن شهرآشوب (م. 588ق.) ، به کوشش گروهی از اساتید، نجف، المکتبة الحیدریه، 1376ق.