ارکان حج
عمره تمتع |
۱ شوال تا ۹ ذوالحجه |
احرام در میقات • طواف • نماز طواف • سعی • تقصیر |
حج |
نهم ذوالحجه |
احرام در مکه • وقوف در عرفات |
شب دهم |
وقوف در مشعر |
روز دهم |
رمی جمره عقبه • قربانی • حلق یا تقصیر |
شب یازدهم |
بیتوته در منا |
روز یازدهم |
رمی جمرات سهگانه |
شب دوازدهم |
بیتوته در منا |
روز دوازدهم |
رمی جمرات • طواف زیارت • نماز طواف • سعی • طواف نساء • نماز طواف نساء |
ارکان حج، به مناسک اصلی حج گفته میشود. مهمترین ویژگیهای ارکان حج که تفاوت اساسی آنها با واجبات غیر رکنی به شمار میرود، آن است که ترک عمدی رکن، موجب بطلان حج است؛ اما ترک دیگر واجبات هر چند عامدانه باشد، حج را باطل نمیکند. فقهای مذاهب اسلامی در شمار ارکان اختلاف دارند. فقهای امامیه اتفاق نظر دارند که احرام، طواف، وقوف در عرفات، وقوف در مشعر الحرام و سعی صفا و مروه ارکان حج هستند. در برخی منابع فقهی، احکامی برای ارکان حج برشمردهاند.
معناشناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
واژه ارکان، جمع رکن به معنای تکیهگاه و بخش اساسی هر چیز است.[۱] در فقه نیز به جزء اصلی هر کار رکن گفته میشود.[۲]مقصود از ارکان حج در فقه امامی، آن بخش از مناسک حج است که ترک عمدی آنها موجب بطلان حج میشود.[۳] ارکان حج که در پارهای منابع «فرض» خوانده شده[۴] در فقه اهل سنت به گونههای مختلف تعریف شده است؛ از جمله: واجباتی از مناسک که ماهیت حج وابسته به آنها است[۵]؛ واجباتی که تحلل (بیرون آمدن از احرام) به آنها موکول شده است[۶]؛ مناسکی که ترک آنها موجب فساد حج میگردد[۷]؛ و واجباتی که با کفاره جبرانپذیر نیستند.[۸] گفتنی است که مقصود از رکن در نماز، بخشی از واجبات آن است که ترک عمدی و سهوی آن موجب بطلان نماز میشود.[۹] بر پایه فقه امامی، رکن به این مفهوم در باب حج تنها درباره ترک وقوفَین (انجام ندادن وقوف در عرفات و مشعر)صدق میکند که حتی ترک سهوی آنها نیز موجب بطلان حج است؛ ولی این مفهوم درباره دیگر ارکان حج صادق نیست.[۱۰]بر پایه دیدگاه برخی از اهل سنت، تفاوت رکن در باب حج با رکن نماز آن است که تکرار رکن حج و افزودن برآن، جز در پارهای موارد، حج را باطل نمیسازد.[۱۱]
شماره ارکان حج و مصادیق آن[ویرایش | ویرایش مبدأ]
درباره شماره ارکان حج میان فقیهان مذاهب گوناگون اسلامی اختلاف وجود دارد. به باور مشهور فقیهان امامی[۱۲] حج، پنج و به باور مشهور شافعیان[۱۳] شش رکن دارد. بر پایه نظر مشهور مالکیان[۱۴] و بسیاری از حنبلیان[۱۵]ارکان حج چهار و به نظر مشهور حنفیان[۱۶] دو مورد است.
احرام[ویرایش | ویرایش مبدأ]
[۱۷] احرام از ارکان حج به شمار میرود.[۱۸] بیشتر فقیهان شافعی،[۱۹] مالکی[۲۰] و حنبلی[۲۱] نیز بر خلاف حنفیان[۲۲] احرام را از ارکان حج برشمردهاند. پشتوانه فقیهان اهل سنت[۲۳] حدیثِ نبوی «الأعمال بالنیات»[۲۴] است؛ زیرا مقصود از احرام را نیت انجام مناسک دانستهاند.[۲۵]
به اجماع فقیهان امامیوقوف در عرفات[ویرایش | ویرایش مبدأ]
وقوف در عرفات از ارکان حج است،[۲۶] هرچند درباره زمان وقوف اختلاف نظر وجود دارد. به باور فقیهان امامی،[۲۷] شافعی،[۲۸] حنفی[۲۹] و مالکی[۳۰]زمان این وقوف از ظهر روز عرفه آغاز میشود. اما حنبلیان آغاز آن را طلوع فجر روز عرفه میدانند.[۳۱]به اتفاق فقیهان اهل سنت، پایان زمان وقوف، طلوع فجر روز عید قربان است.[۳۲] ولی امامیان پایان آن را غروب روز عرفه دانسته و تنها در صورت اضطرار، طلوع فجر عید قربان را پایان آن شمردهاند.[۳۳]
به اجماع فقیهان،به تصریح فقیهان امامی[۳۴] و اهل سنت،[۳۵] برای تحقق رکن وقوف در عرفات، توقف در همه زمان آن لازم نیست؛ بلکه با لحظهای حضور در عرفات در بخشی از این هنگام یا توقفی کوتاه در آن[۳۶] رکن تحقق مییابد. البته بر پایه فقه مالکی، این رکن تنها با لحظهای توقف در شب عید قربان محقق میشود و وقوف در روز عرفه هرچند واجب است، رکن را محقق نمیسازد.[۳۷] مهمترین پشتوانه رکن بودن وقوف در عرفات، حدیثی نبوی است که همه حج را وقوف در عرفه خوانده است:[۳۸] «الحج عرفه»[۳۹] فقیهان امامی در این زمینه به حدیثهایی[۴۰]استناد کردهاند که حج را در صورت ترک وقوف در عرفات منتفی دانستهاند.[۴۱]
وقوف در مشعر الحرام(مزدلفه)[ویرایش | ویرایش مبدأ]
[۴۲] وقوف در مشعر از ارکان حج است.[۴۳]از میان صحابیان و فقیهان متقدم نیز کسانی چون ابن عباس، نخعی و شعبی وقوف در مشعر را رکن میدانستهاند.[۴۴] از فقیهان اهل سنت، جز اندکی از شافعیان[۴۵] و ابن ماجشون[۴۶] از مالکیان، کسی آن را رکن نشمرده است.[۴۷] برای اثبات رکن بودن وقوف در مشعر، برخی به آیه ۱۹۸ سوره بقره که حاجیان را پس از بازگشت از عرفات به ذکر الهی در مشعر الحرام فراخوانده، تمسک کردهاند.[۴۸] اما پشتوانه اصلی فقیهان امامی، افزون بر اجماع، حدیثهایی هستند[۴۹] که ترک این وقوف را به منزله از دست دادن حج قلمداد کردهاند.[۵۰]
به باور همه فقیهان امامی،طواف[ویرایش | ویرایش مبدأ]
[۵۱] و اهل سنت[۵۲]به اصل رکن بودن آن باور دارند، طواف حج است که با تعابیری چون طواف افاضه،[۵۳] طواف زیارت[۵۴] و طواف رکن[۵۵] از آن یاد میشود. بر این اساس، دیگر اقسام طواف واجب مانند طواف تحیت، طواف وداع و طواف نساء، رکن نیستند. حتی بر پایه دیدگاهی در فقه امامی[۵۶] و نیز فقه حنفی[۵۷] تنها چهار شوط نخست از طواف افاضه، رکن به شمار میروند. پشتوانه برخی از فقیهان امامی[۵۸] و بسیاری از فقیهان اهل سنت[۵۹]برای رکن بودن طواف، آیه ۲۹ سوره حجّ است که شماری از اهل سنت بر انطباق آن بر طواف افاضه ادعای اجماع کردهاند:[۶۰] وَلیطَّوَّفُوا بِالبَیتِ العَتِیقِ. در برابر، برخی از فقیهان امامی با پذیرش دلالت این آیه بر وجوب طواف، دلالتش را بر رکن بودن آن نپذیرفته[۶۱]یا به پشتوانه بعضی حدیثها،[۶۲] مقصود از طواف را در آن آیه، طواف نساء دانستهاند.[۶۳] مهمترین پشتوانه رکن بودن طواف از منظر فقیهان امامی، اجماع و حدیثهایی هستند که در صورت ترک طواف از روی جهل، اعاده حج را واجب شمردهاند.[۶۴] این حدیثها به مفهوم اولویت بر وجوب اعاده حج در صورت ترک آگاهانه آن دلالت دارند.[۶۵]شماری از اهل سنت نیز به پشتوانه روایتی از پیامبر(ص)که خروج حجگزار را تنها پس از ادای طواف افاضه مجاز دانسته،[۶۶] رکن بودن طواف را ثابت کردهاند.[۶۷]
از مناسک حج که همه فقیهان امامیسعی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
[۶۸] و شافعی[۶۹] و نظر مشهور مالکیان[۷۰] سعی میان صفا و مروه از ارکان حج است. حنبلیان درباره رکن بودن آن اختلاف نظر دارند[۷۱] و حنفیان رکن بودن آن را نپذیرفتهاند.[۷۲] پشتوانه فقیهان امامی در این زمینه حدیثهاییاند[۷۳] که ترک عمدی سعی را موجب بطلان حج و لزوم جبران آن شمردهاند.[۷۴] پشتوانه فقیهان اهل سنت برای رکن شمردن سعی،[۷۵] روایتی از پیامبر(ص)است که پس از دعوت مردم به ادای سعی، آن را واجبی ثابت معرفی کرده است: «قد کتب علیکم السعی»[۷۶] دلیل دیگر آنان، حدیثی[۷۷] است که اتمام حج را در گرو انجام دادن سعی دانسته است.
به باور همه فقیهان امامیدیگر مناسک[ویرایش | ویرایش مبدأ]
برخی دیگر از مناسک در پارهای منابع فقهی یا در سخن اندکی از فقیهان، از ارکان حج به شمار رفتهاند که ذیلاً بیان میگردد
نیت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
برخی از فقیهان امامی نیت را از ارکان حج برشمردهاند[۷۸]؛ بدین استناد که در هر واجب، خواه رکن و خواه غیر رکن، نیت نقش اصلی و اساسی را دارد. بسیاری از فقیهان این دیدگاه را نپذیرفتهاند.[۷۹] به باور برخی از ناقدان، در مواردی که ترک نیت موجب بطلان حج قلمداد شده، در واقع سبب بطلان، انجام ندادن رکنی است که نیت در آن شرط است. به تعبیر دیگر، بطلان حج به استناد از دست رفتن خود رکن است، نه نیت آن.[۸۰]
تلبیه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
تلبیه باور دارند.[۸۱] از سخن بعضی دیگر برمیآید که ترک عمدی تلبیه، خود، موجب بطلان حج نیست، بلکه از آن رو که به ترک احرام میانجامد، موجب بطلان حج میگردد.[۸۲]
برخی امامیان، به رکن بودنترتیب[ویرایش | ویرایش مبدأ]
برخی از فقیهان امامی رعایت ترتیب میان افعال رکنی حج را در شمار ارکان آن برشمردهاند.[۸۳]شماری دیگر، رعایت ترتیب میان طواف و سعی را از ارکان دانستهاند.[۸۴] بسیاری از شافعیان نیز ترتیب میان بیشتر ارکان را رکن حج قلمداد کردهاند.[۸۵]در برابر، دیگر فقیهان شافعی[۸۶]و نیز فقیهان امامی[۸۷]و مذاهب دیگر[۸۸]رکن بودن ترتیب را نپذیرفتهاند.
پشتوانه شافعیان[۸۹] بر رکن بودن ترتیب، حدیث مشهور پیامبر(ص) است که مردم را به فراگیری مناسک از خود فرمان داده است: «خذواعنی مناسککم.»[۹۰]در نقد رکن بودن ترتیب گفتهاند: بطلان حج در صورت عدم رعایت ترتیب، به استناد بطلان رکنی است که در جایگاه خود ادا نشده است، نه اینکه رعایت نکردن ترتیب موجب بطلان حج باشد.[۹۱]
حلق[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حلق یا تقصیر سخن گفتهاند.[۹۲] البته شماری از آنان رکن بودن حلق را به نُسک بودن آن وابسته دانستهاند.[۹۳]
بسیاری از شافعیان از رکن دیگری با عنوانرمی جمرة عقبه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
رمی جمره عقبه را از ارکان حج به شمار آورده و بر آن است که اگر حجگزار تا پایان ایام منا آن را به جا نیاورد، حجش باطل است.[۹۴]
بر پایه نظری کمیاب، ابن ماجشون از فقیهان مالکی،احکام خاص ارکان حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]
از مهمترین ویژگیهای ارکان حج که تفاوت اساسی آنها با واجبات غیر رکنی به شمار میرود، آن است که ترک عمدی رکن، موجب بطلان حج است؛ اما ترک دیگر واجبات هر چند عامدانه باشد، حج را باطل نمیکند[۹۵] و بر پایه دیدگاه اهل سنت، با کفاره جبرانپذیر است.[۹۶] البته ترک رکن به سبب جهل به حکم نیز مانند ترک عمدی است.[۹۷] دیگر تفاوت ارکان با سایر واجبات، به باور برخی از فقیهان امامی، آن است که اگر حجگزار انجام دادن یک رکن را فراموش کند، تنها در صورت ممکن نبودن یا دشواری بازگشت به مکه، میتواند نایب بگیرد؛ ولی اگر غیر رکن را فراموش کند، در هر صورت میتواند برای جبران آن نایب بگیرد.[۹۸]
در برخی منابع فقهی، احکامی برای ارکان حج برشمردهاند. مثلاً به باور برخی از فقیهان امامی، معیار استقرار حج، ترک آن در حال استطاعت است، به شرط آن که استطاعت تا هنگامی ادامه یابد که انجام دادن ارکان حج در آن زمان امکان دارد.[۹۹]البته به باور مشهور، استمرار استطاعت تا هنگامی که ادای همه مناسک ممکن باشد، شرط استقرار حج است.[۱۰۰] همچنین بر پایه نظر برخی از فقیهان امامی[۱۰۱] و اهل سنت[۱۰۲]احکام صدّ و احصار، از جمله تحلل از احرام، در پارهای موارد، تنها در صورت بازماندن از ادای ارکان حج جاری میشود و بازماندن از دیگر مناسک، آن احکام را در پی نخواهد داشت. به باور برخی از شافعیان، کسی که برای حج گزاردن اجیر شده، اگر پس از انجام دادن ارکان حج، بعضی از مناسک غیر رکن را ترک کند و بمیرد یا از ادامه حج بازماند، لازم نیست مقداری از اجرت را بازگرداند؛ ولی اگر پس از انجام دادن برخی از ارکان بمیرد یا از ادامه حج بازماند، تنها به فراخور عملی که انجام داده، مالک اجرت میشود.[۱۰۳] به باور مشهور فقیهان امامی، مستبصر (مسلمانی که به مذهب شیعه امامی میگرود) لازم نیست حجی را که بر پایه مذهب خود صحیح انجام داده، اعاده کند، مشروط بر آن که رکن را صحیح به جا آورده باشد.[۱۰۴]البته در اینکه آیا معیار، رکن در مذهب پیشین است یا رکن در مذهب تشیع، اختلاف دیدگاه به چشم میخورد.[۱۰۵]
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ النهایه، ج۲، ص۲۶۰؛ لسان العرب، ج۱۳، ص۱۸۶، «رکن».
- ↑ مصطلحات الفقه، ص۲۷۴؛ معجم المصطلحات، ج۲، ص۱۷۹.
- ↑ السرائر، ج۱، ص۵۳۸؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۲۷۵؛ الحدائق، ج۱۵، ص۶۵.
- ↑ التهذیب، ج۵، ص۲۸۳؛ حاشیة الصاوی، ج۲، ص۱۶.
- ↑ نهایة المحتاج، ج۱۰، ص۴۶۹.
- ↑ فتح العزیز، ج۷، ص۳۹۱–۳۹۲.
- ↑ مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۱۳.
- ↑ حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۲۱.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۳۰۴؛ جامع المقاصد، ج۲، ص۲۰۰؛ جواهر الکلام، ج۹، ص۲۳۹.
- ↑ مسالک الافهام، ج۲، ص۲۷۵؛ مدارک الاحکام، ج۷، ص۲۴۱.
- ↑ تحفة الفقهاء، ج۱، ص۲۱۱؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۲۷.
- ↑ مسالک الافهام، ج۲، ص۲۲۶؛ کشف اللثام، ج۵، ص۲۰؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۵.
- ↑ مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۱۳؛ فتح الوهاب، ج۱، ص۲۵۸.
- ↑ ارشاد السالک، ج۱، ص۴۳؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۱۱.
- ↑ شرح منتهی الارادات، ج۱، ص۵۹۶؛ دلیل الطالب، ج۱، ص۱۰۷.
- ↑ تحفة الفقهاء، ج۱، ص۳۸۱؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۲۵.
- ↑ غنیة النزوع، ص۱۵۴؛ جامع الخلاف، ص۱۷۷.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۱۴؛ السرائر، ج۱، ص۵۲۸؛ تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۶۸.
- ↑ مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۱۳؛ تحفة المحتاج، ج۴، ص۱۴۵؛ اعانة الطالبین، ج۲، ص۳۴۱.
- ↑ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۰؛ ارشاد السالک، ص۴۳.
- ↑ الانصاف، ج۴، ص۵۹.
- ↑ تحفة الفقهاء، ج۱، ص۳۹۰؛ بدائع الصنائع، ج۱، ص۴۶۷.
- ↑ الشرح الکبیر، ج۳، ص۵۰۳؛ حواشی الشروانی، ج۴، ص۱۴۶؛ کشاف القناع، ج۲، ص۶۰۴.
- ↑ صحیح البخاری، ج۱، ص۳؛ سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۴۱۳؛ السنن الکبری، ج۱، ص۴۱، ۲۱۵.
- ↑ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۰؛ الانصاف، ج۴، ص۵۸؛ نهایة المحتاج، ج۱۰، ص۳۴۵.
- ↑ المجموع، ج۸، ص۱۰۳؛ المغنی، ج۳، ص۵۰۲؛ تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۱۸۴.
- ↑ الخلاف، ج۲، ص۳۳۷؛ غنیة النزوع، ص۱۸۰–۱۸۱؛ تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۱۸۶.
- ↑ الحاوی الکبیر، ج۴، ص۱۷۲؛ فتح العزیز، ج۷، ص۳۶۳؛ المجموع، ج۸، ص۱۰۱.
- ↑ تحفة الفقهاء، ج۱، ص۴۰۵؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۲۵.
- ↑ منح الجلیل، ج۲، ص۲۵۴؛ حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۳۷.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۴۳۳؛ دلیل الطالب، ج۱، ص۱۰۸؛ منار السبیل، ج۱، ص۲۵۷.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۴۳۳.
- ↑ الکافی، حلبی، ص۱۹۷؛ شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۸؛ جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۵.
- ↑ مسالک الافهام، ج۲، ص۲۷۵؛ جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۲؛ ریاض المسائل، ج۶، ص۳۶۱.
- ↑ المجموع، ج۸، ص۱۰۳؛ التاج و الاکلیل، ج۱، ص۹۱.
- ↑ نک: المجموع، ج۸، ص۱۰۳.
- ↑ حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۳۷؛ حاشیة الصاوی، ج۲، ص۵۴؛ شرح مختصر خلیل، ج۲، ص۳۲۱.
- ↑ المجموع، ج۸، ص۹۳؛ المغنی، ج۳، ص۴۳۴؛ مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۹۹.
- ↑ مسند احمد، ج۴، ص۳۱۰؛ السنن الکبری، ج۵، ص۱۷۳؛ سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۰۰۳.
- ↑ الکافی، کلینی، ج۴، ص۴۶۳.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۱۸۵؛ مدارک الاحکام، ج۷، ص۳۹۹؛ جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۲–۳۳.
- ↑ السرائر، ج۱، ص۵۸۹؛ تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۲۰۲.
- ↑ الخلاف، ج۲، ص۳۴۲؛ جامع المقاصد، ج۳، ص۲۲۸؛ الروضة البهیه، ج۲، ص۲۷۷.
- ↑ الحاوی الکبیر، ج۴، ص۱۷۷.
- ↑ نک: الحاوی الکبیر، ج۴، ص۱۷۷؛ فتح الباری، ج۳، ص۵۲۹.
- ↑ حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۲۱؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۱۲.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۴۴۱؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۲۳۳.
- ↑ نک: المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۱۱؛ بدایة المجتهد، ج۱، ص۲۸۰؛ تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۲۰۲.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۴۵.
- ↑ مدارک الاحکام، ج۷، ص۴۳۴؛ کشف اللثام، ج۶، ص۹۵؛ ریاض المسائل، ج۶، ص۳۸۸–۳۸۹.
- ↑ تحریر الاحکام، ج۲، ص۵؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۵؛ ریاض المسائل، ج۶، ص۳۸۹.
- ↑ المجموع، ج۸، ص۲۲۰؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۱۲.
- ↑ المجموع، ج۸، ص۲۲۰؛ تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۳۴۲؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۹۰.
- ↑ الکافی، حلبی، ص۱۹۵؛ المجموع، ج۸، ص۲۲۰؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۰۳.
- ↑ صحیح مسلم، ج۸، ص۲۲۰؛ رسائل الشهید، ص۲۳۵؛ تحفة الفقهاء، ج۱، ص۳۸۱.
- ↑ براهین الحج، ج۴، ص۷۲.
- ↑ حاشیة رد المحتار، ج۲، ص۵۱۴؛ المجموع، ج۸، ص۲۵۰.
- ↑ کتاب الحج، ج۴، ص۲۸۸.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۵۰۳؛ المجموع، ج۸، ص۲۲۰؛ کشاف القناع، ج۲، ص۶۰۴.
- ↑ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۲۷.
- ↑ مجمع الفائده، ج۷، ص۶۲.
- ↑ الکافی، کلینی، ج۴، ص۵۱۲–۵۱۳؛ التهذیب، ج۵، ص۲۵۳.
- ↑ البرهان، ج۳، ص۸۷۶؛ المیزان، ج۱۴، ص۳۷۱.
- ↑ الاستبصار، ج۲، ص۲۲۸.
- ↑ مجمع الفائده، ج۷، ص۶۲؛ جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۷۱.
- ↑ السنن الکبری، ج۵، ص۱۶۳؛ مسند احمد، ج۶، ص۱۷۷؛ صحیح مسلم، ج۴، ص۹۴.
- ↑ المجموع، ج۸، ص۲۲۰؛ المغنی، ج۳، ص۴۶۵.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۱۳۶؛ جواهر الکلام، ج۱۹، ص۴۲۹؛ براهین الحج، ج۴، ص۱۱۲.
- ↑ الحاوی الکبیر، ج۴، ص۱۵۵؛ المجموع، ج۸، ص۷۷.
- ↑ مواهب الجلیل، ج۴، ص۱۱.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۵۰۴؛ الانصاف، ج۴، ص۵۸.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۵۰.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۴۸۴–۴۸۵.
- ↑ الحدائق، ج۱۶، ص۲۷۷؛ مستند الشیعه، ج۱۲، ص۱۷۴؛ براهین الحج، ج۴، ص۱۱۲.
- ↑ المجموع، ج۸، ص۶۳؛ المغنی، ج۳، ص۵۰۴؛ کشاف القناع، ج۲، ص۶۰۶.
- ↑ مسند احمد، ج۶، ص۴۲۱؛ السنن الکبری، ج۵، ص۹۸–۹۹.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۵۰۴؛ شرح منتهی الارادات، ج۴، ص۷۵.
- ↑ الدروس، ج۱، ص۳۲۸؛ غایة المرام، ج۱، ص۴۵۶؛ کشف الغطاء، ج۴، ص۴۷۰.
- ↑ مسالک الافهام، ج۲، ص۲۲۶؛ مدارک الاحکام، ج۷، ص۲۴۱؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۳۶.
- ↑ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۳۶.
- ↑ الدروس، ج۱، ص۳۲۸؛ غایة المرام، ج۱، ص۴۵۶؛ کشف الغطاء، ج۴، ص۴۷۰.
- ↑ نک: جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۳۶.
- ↑ الدروس، ج۱، ص۳۲۸؛ جامع المقاصد، ج۳، ص۱۱۰؛ کشف الغطاء، ج۴، ص۴۷۰.
- ↑ کتاب الحج، گلپایگانی، ج۱، ص۱۷.
- ↑ مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۱۳؛ فتح الوهاب، ج۱، ص۲۵۸.
- ↑ المجموع، ج۸، ص۲۶۶.
- ↑ مسالک الافهام، ج۱، ص۲۵۸؛ کشف اللثام، ج۵، ص۲۰؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۵.
- ↑ نک: بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۲۵؛ کشاف القناع، ج۲، ص۶۰۴.
- ↑ فتح الوهاب، ج۱، ص۲۵۸؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۱۳؛ الاقناع، ج۱، ص۲۳۳.
- ↑ السنن الکبری، ج۵، ص۱۲۵؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۱۳.
- ↑ نک: جواهر الکلام، ج۸۸، ص۱۳۶.
- ↑ مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۱۳؛ فتح الوهاب، ج۱، ص۲۵۸.
- ↑ المجموع، ج۸، ص۲۰۵؛ تحفة المحتاج، ج۴، ص۱۴۶.
- ↑ حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۲۱؛ بدایة المجتهد، ج۱، ص۲۸۳؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۱۳.
- ↑ المهذب البارع، ج۲، ص۲۰۶؛ غایة المرام، ج۱، ص۴۵۶.
- ↑ تحفة الفقهاء، ج۱، ص۳۸۱؛ حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۲۱.
- ↑ جامع المقاصد، ج۳، ص۲۰۱؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۲۷۵؛ مدارک الاحکام، ج۸، ص۱۷۴.
- ↑ المهذب البارع، ج۲، ص۲۰۶؛ غایة المرام، ج۱، ص۴۵۶.
- ↑ مسالک الافهام، ج۲، ص۱۴۳؛ مدارک الاحکام، ج۷، ص۶۸.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۱۰۲؛ الحدائق، ج۱۴، ص۱۵۳؛ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۸۳.
- ↑ غایة المرام، ج۱، ص۴۶۸؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۱۲؛ کتاب الحج، خوئی، ج۵، ص۴۳۶.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۷۴؛ نهایة المحتاج، ج۱۱، ص۱۰۶.
- ↑ المجموع، ج۱۵، ص۸۴۵.
- ↑ الوسیله، ص۱۵۷؛ تحریر الاحکام، ج۲، ص۹۰؛ السرائر، ج۱، ص۵۱۸.
- ↑ جواهر الکلام، ج۱۷، ص۳۰۴.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ارشاد السالک:عبدالرحمن بن محمد البغدادی (درگذشت در ۷۳۲ق.)، مصر، مکتبة مصطفی البابی؛
- الاستبصار:الطوسی (م ۴۶۰ق.)، به کوشش موسوی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش؛
- اعانة الطالبین:السید البکری الدمیاطی (درگذشت در ۱۳۱۰ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۸ق؛
- الاقناع:الشربینی (درگذشت در ۹۷۷ق.)، بیروت، دار المعرفه؛
- الانصاف فی معرفة الراجح من الخلاف:المرداوی (درگذشت در ۸۸۵ق.)، به کوشش محمد حامد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق؛
- بدائع الصنائع:علاء الدین الکاسانی (درگذشت در ۵۸۷ق.)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، ۱۴۰۹ق؛ *بدایة المجتهد:ابن رشد القرطبی (درگذشت در ۵۹۵ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق؛
- براهین الحج:آقا رضا مدنی کاشانی (درگذشت در ۱۴۱۳ق.)، کاشان، مدرسه علمیه مدنی کاشانی، ۱۴۱۱ق؛
- البرهان فی تفسیر القرآن:البحرانی (درگذشت در ۱۱۰۷ق.)، قم، البعثه، ۱۴۱۵ق؛
- التاج و الاکلیل:محمد بن یوسف العبدری (درگذشت در ۸۹۷ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۳۹۸ق؛ *تحریر الاحکام الشرعیه:العلامة الحلی (درگذشت در ۷۲۶ق.)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق۷، ۱۴۲۰ق.
- تحفة الفقهاء:علاء الدین السمرقندی (درگذشت در ۵۳۵/۵۳۹ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق؛
- تحفة المحتاج:ابن حجر الهیثمی (درگذشت در ۹۷۴ق.)، مصر، المکتبة التجاریة الکبری، ۱۳۷۵ق؛
- تذکرة الفقهاء:العلامة الحلی (درگذشت در ۷۲۶ق.)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۴ق؛
- تهذیب الاحکام:الطوسی (درگذشت در ۴۶۰ق.)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش؛ *جامع الخلاف و الوفاق:علی بن محمد القمی السبزواری (درگذشت در قرن۷ق.)، به کوشش حسنی، قم، زمینه سازان ظهور امام عصر[، ۱۳۷۹ش؛
- جامع المقاصد:الکرکی (درگذشت در ۹۴۰ق.)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۱ق؛
- جواهر الکلام:النجفی (درگذشت در ۱۲۶۶ق.)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
- حاشیة الدسوقی:الدسوقی (درگذشت در ۱۲۳۰ق.)، احیاء الکتب العربیه؛
- حاشیة الصاوی علی الشرح الصغیر:احمد بن محمد الصاوی (درگذشت در ۱۲۴۱ق.)، دار المعارف؛
- حاشیة رد المحتار:ابن عابدین (درگذشت در ۱۲۵۲ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق؛
- الحاوی الکبیر:الماوردی (م ۴۵۰ق.)، به کوشش علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق؛
- الحدائق الناضره:یوسف البحرانی (درگذشت در ۱۱۸۶ق.)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳ش؛
- حواشی الشروانی و العبادی:الشروانی (درگذشت در ۱۳۰۱ق.) و العبادی (درگذشت در ۹۹۴ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
- الخلاف:الطوسی (درگذشت در ۴۶۰ق.)، به کوشش سید علی خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۸ق؛
- الدروس الشرعیه:الشهید الاول (درگذشت در ۷۸۶ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق؛
- دلیل الطالب:مرعی بن یوسف الکرمی المقدسی (درگذشت در ۱۰۳۳ق.)، ریاض، دار الطیبه، ۱۴۲۵ق؛
- رسائل الشهید:الشهید الثانی (درگذشت در ۹۶۵ق.)، قم، بصیرتی، سنگی؛
- الروضة البهیه:الشهید الثانی (درگذشت در ۹۶۵ق.)، به کوشش کلانتر، قم، داوری، ۱۴۱۰ق؛ *ریاض المسائل:سید علی الطباطبائی (درگذشت در ۱۲۳۱ق.)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ق؛ *السرائر:ابن ادریس (درگذشت در ۵۹۸ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق؛
- سنن ابن ماجه:ابن ماجه (درگذشت در ۲۷۵ق.)، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق؛
- السنن الکبری:البیهقی (درگذشت در ۴۵۸ق.)، بیروت، دار الفکر؛
- شرائع الاسلام:المحقق الحلی (درگذشت در ۶۷۶ق.)، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، ۱۴۰۹ق؛
- الشرح الکبیر:عبدالرحمن بن قدامه (درگذشت در ۶۸۲ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه؛
- شرح مختصر خلیل:محمد بن عبدالله الخرشی (درگذشت در ۱۱۰۱ق.)، بیروت، دار الفکر؛ *شرح منتهی الارادات:منصور البهوتی (درگذشت در ۱۰۵۱ق.)، بیروت، عالم الکتب، ۱۹۹۶م؛ *صحیح البخاری:البخاری (درگذشت در ۲۵۶ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق؛
- صحیح مسلم بشرح النووی:النووی (درگذشت در ۶۷۶ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۷ق؛
- غایة المرام و حجة الخصام:البحرانی (درگذشت در ۱۱۰۷ق.)، به کوشش عاشور؛
- غنیة النزوع:الحلبی (درگذشت در ۵۸۵ق.)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسه امام صادق۷، ۱۴۱۷ق؛
- فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (درگذشت در ۸۵۲ق.)، بیروت، دار المعرفه؛
- فتح العزیز:عبدالکریم بن محمد الرافعی (درگذشت در ۶۲۳ق.)، دار الفکر؛
- فتح الوهاب:زکریا بن محمد الانصاری (درگذشت در ۹۳۶ق.)، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛ *الفقه الاسلامی و ادلته:وهبة الزحیلی، دمشق، دار الفکر، ۱۴۱۸ق؛
- الکافی فی الفقه:ابوالصلاح الحلبی (درگذشت در ۴۴۷ق.)، به کوشش استادی، اصفهان، مکتبة امیر المؤمنین۷، ۱۴۰۳ق؛
- الکافی:الکلینی (درگذشت در ۳۲۹ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش؛
- کتاب الحج:تقریر بحث الگلپایگانی، الصابری، قم، الخیام، ۱۴۰۰ق؛ *کتاب الحج:محاضرات الخوئی (درگذشت در ۱۴۱۳ق.)، الخلخالی، قم، مدرسة دار العلم، ۱۴۱۰ق؛
- کشاف القناع:منصور البهوتی (درگذشت در ۱۰۵۱ق.)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛ *کشف اللثام:الفاضل الهندی (درگذشت در ۱۱۳۷ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق؛
- کشف الغطاء:کاشف الغطاء (درگذشت در ۱۲۲۷ق.)، اصفهان، مهدوی؛
- لسان العرب:ابن منظور (درگذشت در ۷۱۱ق.)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق؛
- المبسوط فی فقه الامامیه:الطوسی (درگذشت در ۴۶۰ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه؛
- المبسوط:السرخسی (درگذشت در ۴۸۳ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق؛
- مجمع الفائدة و البرهان:المحقق الاردبیلی (درگذشت در ۹۹۳ق.)، به کوشش عراقی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق؛
- المجموع شرح المهذب:النووی (درگذشت در ۶۷۶ق.)، دار الفکر؛
- مدارک الاحکام:سید محمد بن علی الموسوی العاملی (درگذشت در ۱۰۰۹ق.)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۰ق؛
- مسالک الافهام الی آیات الاحکام:فاضل الجواد الکاظمی (درگذشت در ۱۰۶۵ق.)، به کوشش شریفزاده، تهران، مرتضوی، ۱۳۶۵ش؛
- مستند الشیعه:احمد النراقی (درگذشت در ۱۲۴۵ق.)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۵ق؛
- مسند احمد:احمد بن حنبل (درگذشت در ۲۴۱ق.)، بیروت، دار صادر؛
- مصطلحات الفقه:علی مشکینی، قم، الهادی، ۱۳۷۹ش؛ *معجم المصطلحات الفقهیه:جرجس و دیگران، الشرکة العالمیة للکتاب، ۱۹۹۶م؛
- مغنی المحتاج:محمد الشربینی (درگذشت در ۹۷۷ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق؛
- المغنی:عبدالله بن قدامه (درگذشت در ۶۲۰ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه؛
- منار السبیل فی شرح الدلیل:ابراهیم بن محمد بن ضویان (درگذشت در ۱۳۵۳ق.)، به کوشش الشاویش، المکتب الاسلامی، ۱۴۰۹ق؛
- منتهی المطلب:العلامة الحلی (درگذشت در ۷۲۶ق.)، چاپ سنگی؛
- منح الجلیل:محمد علیش (درگذشت در ۱۲۹۹ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق؛
- مواهب الجلیل:الحطاب الرعینی (درگذشت در ۹۵۴ق.)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق؛
- المهذب البارع:ابن فهد الحلّی (درگذشت در ۸۴۱ق.)، به کوشش العراقی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۳ق؛
- المیزان:الطباطبائی (درگذشت در ۱۴۰۲ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ق؛
- نهایة المحتاج:محمد بن ابیالعباس الشافعی (درگذشت در ۱۰۰۴ق.)، دار الکتب العلمیه؛ *النهایه:ابن اثیر مبارک بن محمد الجزری (درگذشت در ۶۰۶ق.)، به کوشش الزاوی و الطناحی، قم، اسماعیلیان، ۱۳۶۷ش؛
- وسائل الشیعه:الحر العاملی (درگذشت در ۱۱۰۴ق.)، به کوشش ربانی شیرازی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛
- الوسیلة الی نیل الفضیله:ابن حمزه (درگذشت در ۵۶۰ق.)، به کوشش الحسون، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۸ق.